بررسي اثر ساختار پارچه و جهت تاب نخ بر لول خوردگي پارچه هاي حلقوي يكروسيلندر

پديده لول شدن، يكي از عمده مشكلاتي است كه در پارچه هاي با ساختار حلقوي و به ويژه بافت هاي يكروسيلندر مشاهده مي شود. پارامترهاي مرتبط با ساختار حلقه ها و همچنين نوع نخ مصرفي، در اين رابطه بسيار تاثيرگذار خواهند بود. لذا در اين تحقيق، اثر نوع و تعداد حلقه ها و همچنين اثر نوع تاب نخ مصرفي در رابطه با پديده لول شدن پارچه هاي حلقوي يكروسيلندر، مورد بررسي قرار گرفته است. به منظور بررسي اثر نوع حلقه و تعداد آن در پارچه، ساختارهاي مختلف يكروسيلندر شامل بافت ساده، كراس ميس، دابل كراس ميس، تريپل كراس ميس، كراس تاك، دابل كراس تاك و تريپل كراس تاك تهيه گرديد. علاوه بر اين، چند نمونه ي حلقوي از نوع بافت ساده، با نخ هاي داراي تاب مختلف S، Z و يا تركيب هر دو نوع نخ بافته شد تا اثر نوع تاب نخ نيز در ارزيابي پديده ي لول شدن در نظر گرفته شود. نتايج حاصل از آزمايشات نشان داد كه استفاده از نخ هاي با تاب S در توليد نمونه ها، نسبت به ساير نخ ها ، لول شدگي كمتري را در راستاي رج و رديف پارچه ايجاد مي كند. همچنين نتايج نشان مي دهد كه دو ساختار دابل كراس تاك و تريپل كراس ميس، كمترين ميزان لول-شدگي را به ترتيب در راستاي رج و رديف پارچه نسبت به ساير نمونه ها نتيجه مي دهند. بطور كلي، نتايج بيانگر اين واقعيت است كه نمونه هاي متشكل از حلقه ي نبافت، در معرض لول شدگي كمتري در راستاي رديف پارچه قرار خواهند گرفت در حالي كه در راستاي رج پارچه، لول شدگي بيشتري در اين نوع ساختارها مشاهده مي شود. همچنين بافت هاي حاوي حلقه هاي نيم بافت لول شدگي كمتري را در راستاي رج به نمايش مي گذارند.