كشاكش انديشه مدرن- پست مدرن: ضرورت كنش روشنفكرانه فيلسوف تعليم و تربيت براي تحول در نظام آموزش و پرورش

Contention of Modern-Postmodern Thought: The Necessity of Intellectual Action of Philosopher of Education to Evolution in Education

هدف اصلي اين پژوهش، بررسي و تحليل تقابل‌هاي نظري انديشه مدرنيته و پست مدرنيته به منظور مشخص كردن نقش فيلسوف تعليم و تربيت در ميانه چنين تقابلي مي‌باشد. براي دست‌يابي به اين هدف، از روش كاوشگري فلسفي انتقادي با دو مسير انتقاد عقلاني و انتقاد رهايي بخشي استفاده بهره گرفته شد. با وجود تقابل هاي انديشه مدرنيته و پست مدرنيته، نتيجه اين مطالعه به امكان ترسيم اوصاف فلسفه تعليم و تربيت به مثابه كنشي روشنفكرانه در مسير تغييرات مطلوب در تعليم و تربيت انجاميد.يافته‌هاي حاصل از اين پژوهش نشان داد كه روشنگري با وجود تقابل‌هاي مدرنيته و پست مدرنتيه نه تنها ممكن بلكه مطلوب نيز هست. تاثير گذاري فلسفه تعليم و تربيت مستلزم فيلسوفان تعليم و تربيتي است كه كنش‌هاي حرفه‌اي، عمومي و روشن‌فكري را توام با يكديگر به عنوان عوامل تشكيل دهنده وحدت شخصيتي در خود داشته باشند.

The main goals of current essay are explanation and analysis of Modern-Postmodern contentions to do determining the role of philosopher of education for the purpose of evolution in education. The method is critical philosophical discovery with two main lines of rational and emancipatory approaches. Although there are important contentions between modern and postmodern thoughts the inquiry indicates the philosophy of education as intellectual action. The major result indicates that enlightenment and intellectual activity after Modern-Postmodern contention is desirable and also possible. The effect of philosophy of education and philosophers of education should be regard in contact with professional, public and intellectual characters as unified entity of philosopher of educating personality.