شماره ركورد :
696333
عنوان مقاله :
صورت‌بندي مطالعات زنان در الميزان
عنوان فرعي :
The Formulation of Womenʹʹs Studies in Al-Mizan
پديد آورندگان :
كدخدايي ، محمدرضا نويسنده دانشجوي دكتراي مطالعات زنان و خانواده , , زيبايي‌ نژاد ، محمدرضا نويسنده مدير مركز مطالعات زنان و خانواده حوزه علميه قم ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 18
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
24
از صفحه :
107
تا صفحه :
130
كليدواژه :
women’s rights in Islam , الدراسات حول النسا في الميزان , المراه في الاسلام , حقوق المراه في الاسلام , حقوق زن در اسلام , زن در اسلام , مطالعات زنان در الميزان , woman in Islam , womenʹs studies in Al-Mizan
چكيده فارسي :
هدف نهايي اين مقاله تبيين نظام فكري علّامه طباطبايي در موضوع «مطالعات زنان» به‌منزله يك رشته ميان‌رشته‌اي قابل مقايسه با رشته‌هاي رايج علمي است. اين كار بايد در قالب پارادايمي مقايسه‌پذير با پارادايم‌هاي رايج رشته‌هاي علمي صورت پذيرد تا امكان داوري و گزينش را فراهم سازد. تهافت مبنايي در پارادايم‌هاي رايج الهياتي (وحي‌محور) با پارادايم‌هاي رايج دانشگاهي (عقل ـ تجربه‌محور) از يك‌سو و لزوم فراگير بودن الگو و ساختار ارايه‌شده براي همه موضوعات مطرح در آن علم به‌گونه‌اي‌كه با مباني پارادايمي ارتباطي منسجم و قابل دفاع برقرار كند، خبر از صعوبت چنين الگويي مي‌دهد. علّامه بر اساس يك الگوي چهاروجهي كه دربرگيرنده مباحث تاريخي و جامعه‌شناسانه، هستي‌شناسانه، ارزش‌شناسانه و آسيب‌شناسانه است، شاكله اصلي اين رشته ميان‌رشته‌اي را صورت‌بندي كرده و با مدد از برخي از مفاهيم و سازه‌هاي بنيادين فلسفي به دفاع از اين ساختار مي‌پردازد.
چكيده لاتين :
The present paper mainly seeks to shed light on Allamah Tabatabaii’s way of thinking regarding “womenʹs studies” which is one of the interdisciplinary fields of study as distinct from the common scientific fields. This should be done according to a paradigm comparable to the common paradigms of the scientific fields in order to judgment and selection. The fundamental encounter between common theological (revelation-based) paradigms and common academic (intellect- experience- based) paradigms on one hand, and the necessity of comprehensiveness of the provided model and structure of all the subjects discussed in a given science to make a coherence and defensible relationship with the paradigmatic foundations on the other hand, point to the difficulty of providing such a model. Considering the four-sided model consisting of historical, ontological, axiological, and pathological discussions, Allamah Tabatabaii has established the cornerstone of this interdisciplinary fields of study and defended it by relying on some fundamental philosophical concepts and constructs.
چكيده عربي :
الهدف من تدوين هذه المقاله هو بيان النظام الفكري للعلامه الطباطبايي في مساله (الدراسات حول النسا ) بصفتها فرعٍ مشتركٍ يمكن مقارنته مع الفروع العلميه السايده، وهذا العمل هو عبارهٌ عن نمطٍ معرفيٍّ قابلٍ للمقارنه مع ساير الانماط المعرفيه السايده في مختلف التخصّصات العلميه، ومن هذا الطريق تتسنّي الفرصه للتقييم والاختيار. تساقط المتبنيّات الفكريه في الانماط اللاهوتيه السايده (المتمحوره علي الوحي) قادره علي تحقيق ارتباطٍ مع الانماط الجامعيه السايده (العقليه – التجريبيه) ومن جههٍ اخري فانّ ضروره شموليه الاُنموذج والهيكل المطروح لجميع المواضيع المطروحه في ذلك العلم تقتضي ان تكون ذات طبيعهٍ تجعلها مستعدّه للارتباط مع المباني النمطيه بشكلٍ منسجمٍ يمكن الدفاع عنه، وهذا يدلّ علي صعوبه تحقّق هكذا انموذج. العلامه الطباطبايي تطرّق الي الهييه الاساسيه لهذا الفرع المشترك وجعله في نمطيه خاصّه واعتمد علي بعض المفاهيم والتعاليم الاساسيه في الفلسفه للدفاع عنه، وذلك علي اساس انموذجٍ ذي اربعه اوجهٍ، وهي مباحث تاريخيه - اجتماعيه ومباحث وجوديه وقيم مبدييه ورويه باثولوجيه.
سال انتشار :
1393
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 18 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت