سنجش هوش فرهنگي و بررسي عوامل جمعيت‌شناختي موثر بر آن در بين دانشجويان دانشگاه

An Assessment of Cultural Intelligence Among Iranian Students; Evaluation of Demographic Impacts

هدف: هدف از اين پژوهش، سنجش هوش فرهنگي و بررسي عوامل جمعيت‌شناختي موثر بر آن بوده است. روش: تحقيق در بين 20000 دانشجوي مقاطع و رشته‌هاي مختلف تحصيلي يك دانشگاه دولتي بزرگ انجام شده است. از اين جامعه، نمونه‌اي تصادفي به حجم 320 نفر گرفته شد و پرسشنامه بومي‌شده هوش فرهنگي (كه صحت آن توسط تحليل عاملي اكتشافي و تاييدي، تصديق شد) در ميان آنها توزيع و اطلاعات جمع‌آوري شده با استفاده از آزمون تي يك نمونه‌اي، ‌تي نمونه‌هاي مستقل، تحليل واريانس(ANOVA)، يو من ويتني و كروسكال واليس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته‌ها: يافته‌ها نشان مي‌دهد كه ميانگين امتياز هوش فرهنگي در اين دانشجويان كمي بالاتر از متوسط است؛ در حالي كه تفاوت معناداري در امتياز هوش فرهنگي از نظر جنسيت، مقطع و رشته تحصيلي بين افراد وجود ندارد؛ متغيّر محل سكونت (خوابگاهي يا غير خوابگاهي) تفاوت در هوش فرهنگي دانشجويان را تبيين مي‌كند. نتيجه‌گيري: نتايج پژوهش درخصوص عوامل تشكيل‌دهنده هوش فرهنگي، گوياي تفاوت معنادار ميان انگيزش هوش فرهنگي در ميان دختران و پسران؛ دانش فرهنگي در ميان دانشجويان خوابگاهي و غير خوابگاهي؛ و دانش و انگيزش فرهنگي ميان دانشجويان تحصيلات تكميلي و سايرين است. رشته تحصيلي در هيچ كدام از عوامل، تفاوت معنادار ايجاد نكرده است

Objectives: Cultural Intelligence (CI) is well recognized as individuals’ ability to adapt to new cultures and includes four capabilities; CI strategy, CI knowledge, CI motivation, and CI behavior. The objective of this study is to measure cultural intelligence and investigate likely impacts of demographic characteristics of the context on university students. Method: For this purpose, a sample of 320 students of different faculties from a large Iranian university with student population of approximately 20000, was randomly selected. Cultural intelligence was measured using a questionnaire that was manipulated through factor analysis and focus group discussion to assure its conformity. Appropriate statistical analysis including One-sample T-test, Independent-samples T-test, ANOVA, Mann-Whitney, and Kruskal-Wallis were utilized to analyze research data. Result: The result of our research shows that cultural intelligence of population under study is slightly above average based on a five- point Likert scale. However, no significant differences exist among students of different genders, fields of specialization or levels of study. It was also noticed that there is a significant difference of CI between students living on and off campus. In other words, students using university accommodation have higher CI than those living off campus. Conclusion: It was further noticed that CI motivation of male and female students, CI knowledge of on and off- campus students, as well as CI motivation and knowledge of undergraduate and graduate students, are significantly different. Finally, this study did not recognize students’ field of specialization as a source of significant differences of cultural capabilities among students