عنوان مقاله :
چرايي عدم انطباق برخي پرسش و پاسخهاي قرآنبا تاكيد بر ديدگاه علامه طباطبايي
عنوان فرعي :
Method-teaching of Interpretive Traditions, an Explanation and Review of Allamah Tabatabaii’s View in Confronting with Traditionalists
پديد آورندگان :
نقيبزاده، محمد نويسنده استاديار موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1392 شماره 12
كليدواژه :
Allamah Tabatabaii , Al-mizan Commentary , asteismus , questions and answers of the Quran (compatible/ incompatible answers) , اسلوب حكيم , پرسش و پاسخهاي قرآن (پاسخهاي منطبق/ پاسخهاي غيرمنطبق) , تفسير الميزان , علامه طباطبايي
چكيده فارسي :
پاسخهاي قرآن كريم غالباً منطبق با پرسشهاي مخاطبان است؛ اما برخلاف انتظار، برخي پاسخها با پرسش مخاطب منطبق به نظر نميرسد؛ بلكه گاه بهجاي پاسخ متن پرسش، موضوع مهم ديگري مطرح شده است؛ مثلاً در پاسخ به اينكه «چه انفاق كنيم؟»، به بيان «مصارف انفاق» پرداخته و در پاسخ «چرايي تغيير شكل ماه»، به «فوايد تغيير شكل ماه» اشاره كرده است. اين شيوه در اصطلاح اهل بلاغت «اسلوب حكيم» خوانده ميشود.
اين پژوهش درصدد توجيه عدم انطباق ظاهري برخي پاسخهاي قرآني به روش توصيفيـ تحليلي با تاكيد بر ديدگاه علامه طباطبايي برآمده و بدين نتيجه دستيافته است كه قرآن، در همه موارد مزبور، با امتناع از پاسخ روشن به برخي پرسشهاي مخاطبان، ضمن بيان موضوع مهمتر و مورد نياز بيشتر پرسشگران، به آنان شيوه پرسش درست را تعليم داده است. بررسي اين موارد، ضمن تحليل يكي از زيباييهاي بديعي قرآن، شبهه ناهماهنگي برخي آيات قرآن را نيز برطرف ميكند.
چكيده لاتين :
Educational and method-teaching look at interpretative traditions is one of the main pillars of methodology of Al-Mizan Commentary. In fact, this is an analytical look at the transmitted texts of traditions related to Quranic themes and concepts, which seeks to find out the way of interpreting the Quran by using interpretive sayings and acts of leaders of religion. This look is accompanied by a critical analysis of the approach applied by traditionalist interpretation trend and is based on several transmitted and non-transmitted evidence. In the meantime, the issue of inspiration of principles by leaders of religion and the necessity of ramifying them, which is the content of some transmitted evidence, needs some contemplation. In addition to transmitted evidence and principles, analytical, historical and theological evidence supports this look as well. According to this look, interpretative traditions have an educational role and education does not mean teaching and learning the concepts beyond audience’s understanding and perception; rather, it means teaching those concepts which are understandable for audience and citable to exoteric aspect of the Quran. In Allamah’s view, leaders of religion are not only simple teachers of Quranic concepts but also teachers of interpretation method.
چكيده عربي :
الاجوبه القرآنيه غالباً ما تكون منطبقهً مع اسيله المخاطبين، ولكن علي خلاف ما هو متوقّع نجد انّ بعض الاجوبه لا تنطبق نوعاً ما مع سوال المخاطب، بل نلاحظ احياناً طرح موضوعٍ هامٍّ آخر بدل الاجابه عن نصّ السوال، فعلي سبيل المثال في جواب سوال ماذا ننفق؟ تطرّق الي الحديث عن الموارد التي يجب فيها الانفاق، وفي جواب سوالٍ عن سبب تغيير شكل القمر تطرّق الي الحديث عن فوايد تغيير شكله. يصطلح علما البلاغه علي هذا الاسلوب بعنوان (الاسلوب الحكيم).
الهدف من تدوين هذه المقاله هو تفسير موارد عدم الانطباق الظاهري لبعض الاجوبه القرآنيه وذلك وفق منهج بحثٍ تفصيليٍّ تحليليٍّ وحسب وجهه نظر العلامه محمد حسين الطباطبايي، وقد اثبتت النتايج انّ القرآن الكريم في جميع الموارد التي لم يُجب فيها عن اسيله المخاطبين قد تطرّق الي بيان مواضيع اكثر اهميهً ويحتاج اليها اكثرهم، ومن هذا المنطلق قام بتعليم اسلوبٍ صحيحٍ للسوال. وبالطبع فانّ دراسه هذا الموضوع الذي يعدّ احد الصناعات البديعيه الرايعه في القرآن الكريم تدحض شبهه عدم انسجام بعض آياته.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 12 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان