پراكنش رده‌هاي بي مهرگان كفزي در منطقه‌ي زير جزر و مدي خليج چابهار و آب‌هاي اطراف با تاكيد بر تاثير عوامل محيطي

Distribution of Subtidal Benthic Invertebrates in Chabahar Bay and Surrounding Waters with Emphasis on the Effects of Environmental Factors

به‌منظور تعيين پراكنش رده‌هاي بي مهرگان كفزي در منطقه‌ي زير جزر و مدي خليج چابهار و آب‌هاي اطراف، از نمونه‌هاي بي‌مهره طي دو مرحله در ماه هاي ارديبهشت و آذر 1391 نمونه‌برداري شد. نمونه‌برداري از 9 ايستگاه از منطقه‌ي پزم تا رمين با استفاده از گرب ون وين 250 سانتي متر مربعي صورت گرفت. نمونه‌هاي به‌دست آمده به‌طور عمده به 7 گروه دوكفه‌اي‌ها، شكم پايان، ناوپايان، پرتاران، خارداران، مارسانان و سخت‌پوستان عالي تقسيم شدند. اين رده‌ها، در هر دو نوبت نمونه‌برداري در ايستگاه رمين كمترين گروه‌ها حضور داشتند. بيشترين فراواني كفزيان در نمونه‌برداري اول در منطقه‌ي پزم و در نمونه‌برداري دوم در كنارك مشاهده شد. همچنين بر اساس شاخص شانون (55/1) و سيمپسون (1) بيشترين تنوع در نمونه‌برداري اول در ايستگاه اول كنارك به‌دست آمد، در حالي‌كه در نمونه‌برداري دوم، ايستگاه دوم تيس و ايستگاه رمين به‌ترتيب بيشترين مقدار شاخص شانون (64/1) و سيمپسون (04/1) را به خود اختصاص دادند. اگرچه با استفاده از آزمون غير پارامتري Kruskal- Wallis، اختلاف معني‌داري بين فراواني كفزيان در ايستگاه‌هاي مختلف و همچنين بين دو نوبت نمونه‌برداري به‌دست نيامد (05/0P > )، اما نتايج آزمون nMDS و آناليز خوشه‌اي نشان‌دهنده‌ي ايجاد سه گروه مجزا بين ايستگاه اول واقع در تيس، ايستگاه رمين و ساير ايستگاه‌ها در نمونه‌برداري اول و دو گروه مجزا بين ايستگاه رمين و ساير ايستگاه‌ها در نمونه‌برداري دوم بود. با توجه به نتايج آناليز CCA، جنس بستر مهم‌ترين عامل در پراكنش گروه‌هاي جانوري كفزي تشخيص داده شد.

To study the distribution of subtidal benthic invertebrates in Chabahar Bay and surrounding waters, samplings were undertaken on April and December 2012. Nine stations were sampled from Pozm to Ramin by using Van Veen grab (250 cm2). Samples mostly belonged to 7 classes (Bivalvia, Gastropoda, Scaphopoda, Malacostraca, Polychaeta, Echinoidea and Ophiuroidea). Ramin (R1) showed the least number of mentioned classes in both sampling periods. P1 in Pozm and K1 in Konarak showed the most abundant sites in first and second sampling periods, respectively. K1 in Konarak had the highest Shanon (1.55) and Simpson (1) indices of diversity, while in second sampling T2 in Tiss and R1 showed the highest Shanon (1.64) and Simpson (1.04) indices, respectively. Although, Kruskal-Wallis test yielded no significant differences in benthos abundance among different sites and different sampling occasions (P > 0.05), the results of nMDS and cluster analysis separated T1 and R1 from other sites in first sampling and R1 from other sites in second one. Based on CCA analysis, sediment type had the most effect on benthos distribution.