شماره ركورد :
699042
عنوان مقاله :
اثربخشي درمان طرحواره‌هاي هيجاني بر طرحواره‌هاي هيجاني زنان قرباني كودك‌آزاري و غفلت
عنوان فرعي :
The Effectiveness of Emotional Schema Therapy on Emotional Schemas of Female Victims of Child Abuse and Neglect
پديد آورندگان :
دانشمندي، سعيده نويسنده دانشگاه اصفهان Daneshmandi, S , ايزديخواه، زهرا نويسنده دانشگاه اصفهان Izadikhah, Z , كاظمي، حميد نويسنده دانشگاه اصفهان Kazemi, H , مهرابي، حسينعلي نويسنده دانشگاه اصفهان Mehrabi, H
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 99
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
14
از صفحه :
1481
تا صفحه :
1494
كليدواژه :
كودك‌آزاري و غفلت , طرحواره‌هاي هيجاني , درمان طرحواره‌هاي هيجاني
چكيده فارسي :
مقدمه: از تأثيرات بلند مدت كودك‌آزاری و غفلت، شكل‌گيری طرحواره‌های هيجانی می‌باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان طرحواره‌های هيجانی بر طرحواره‌های هيجانی زنان قربانی كودك‌آزاری و غفلت است. روش بررسی: در طرحی نيمه تجربی، تعداد 30 زن دارای سابقه كودك‌آزاری و غفلت (بر اساس نمره كسب شده در پرسشنامه كودك‌آزاری و غفلت) و ملاك‌های ورودی پژوهش، انتخاب و به شيوه تصادفی به گروه‌های آزمايش و كنترل گمارده شدند (15(n=. گروه آزمايش، مداخله 13 جلسه‌ای بر اساس الگوی درمانی طرحواره‌های هيجانی دريافت نمود و گروه كنترل در ليست انتظار قرار گرفت. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه كودك‌آزاری و غفلت، مقياس طرحواره‌های هيجانی ليهی (LESS) و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) به منظور كنترل نقش اضطراب و افسردگی بود. داده‌ها با روش تحليل كوواريانس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج: نتايج نشان داد درمان طرحواره‌های هيجانی منجر به كاهش طرحواره‌های هيجاني«احساس گناه» و«ساده انگاری هيجاني» و افزايش «پذيرش هيجانات» در مرحله پس آزمون و پيگيری شده است. اين تأثيرگذاری بر افزايش «همگانی بودن هيجانات» در مرحله پس آزمون و افزايش«اعتباربخشی هيجاني» و «درك هيجاني»هم در مرحله پيگيری به تأييد رسيد. نتيجه‌گيری: نتايج حاكی از آن است درمان طرحواره‌های هيجانی می‌تواند به عنوان درمانی مؤثر جهت اصلاح برخی طرحواره‌های هيجانی زنان قربانی كودك‌آزاری و غفلت مورد استفاده قرار گيرد.
چكيده لاتين :
Introduction: Development of emotional schemas is regarded as one of the long term effects of child abuse and neglect. Therefore, the present study aimed to investigate the effect of Emotional Schema Therapy on emotional schemas of female victims of child abuse and neglect. Methods: In this quasi-experimental design, 30 women, who had the history of child abuse and neglect (according to the scores obtained in the child abuse and neglect questionnaire) and met entry criteria, were selected and then assigned into the experimental and control groups randomly (n=15). The experimental group received a 13-session intervention based on Emotional Schema Therapy and the control group was on a waiting list. The applied instruments consisted of child abuse and neglect questionnaire, Leahy Emotional Schema Scale (LESS) and Depression Anxiety Stress Scales (DASS-21). Moreover, the study data were analyzed by the analysis of covariance. Results: The study results demonstrated that Emotional Schema Therapy has decreased the emotional schemas of “Guilt” and “Simplistic View of Emotions” and increased “Acceptance of Emotions” in both posttest and follow-up stages. This effectiveness was confirmed via increase of emotional schema of “Consensus” in posttest stage and “ Emotional Validation and Comprehensibility” in the follow-up stage. Conclusion: The study findings proposed that Emotional Schema Therapy can be regarded as an effective intervention in order to modify some dimensions of emotional schemas in women with child abuse and neglect history.
سال انتشار :
1393
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد صدوقي يزد
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد صدوقي يزد
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 99 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت