عنوان مقاله :
ناكارآمدي نظريه «محققسازي» در تبيين عليت ذهني با تاكيد بر نظريات شوميكر و يابلو
عنوان فرعي :
The Non-Efficiency of the Theory of “Realization” in Explaining Mental Causation with an Emphasis on Shoemaker and Yablo ,s Theories
پديد آورندگان :
همازادهابيانه، مهدي نويسنده دانشجوي دكتري فلسفه ذهن پژوهشكده علومشناختي تهران. , , ذاكري، مهدي نويسنده استاديار گروه فلسفه دانشگاه تهران پرديس قم. ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 44
كليدواژه :
mental causation , quasi-phenomenalism , causal deprivation , تعين علّي مضاعف , عليت ذهني , شبهپديدارگرايي , محروميت علّي , محققسازي , double causal determination , Realization
چكيده فارسي :
در اين مقاله، نظريه «محقّقسازي» كه توسط فيزيكاليستهاي طرفدار نظريه «كاركردگرايي» ارايه شده ـ از ديدگاه ميزان توفيق در حل معضل «عليت ذهني» كانون بررسي قرار گرفته است. نويسندگان نشان ميدهند كه تقريرها و ويرايشهاي مختلف از ايده مزبور، همچنان نتوانستهاند معضل عليت ذهني را برطرف كنند؛ بلكه يا به اينهماني نوعي و تحويلگرايي بازگشت كردهاند و يا به تعين علّي مضاعف دچار شدهاند.
در اين مقاله به طور ويژه «نظريه زيرمجموعه» كه شوميكر آن را در سال 2007 ارايه كرده و «نظريه تعينبخشي» كه يابلو در سال 1992 مطرح ساخته است تبيين شدهاند كه در واقع، دو تقرير از نظريه محققسازي هستند. نويسندگان نشان ميدهند كه ارايهدهندگان دو ديدگاه مزبور، سعي در اثبات اصالت و عينيت ويژگيهايي ذهني (فرار از تحويلگرايي) و ارايه تصويري از اعمال نيروي علّي توسط اين ويژگيها دارند؛ اما در ادامه، با طرح انتقادات كيم و ديگران، استمرار معضل محروميت علّي و درافتادن در دام تحويلگرايي در هر دو تقرير، نشان داده شده است.
چكيده لاتين :
In the present article, the theory of “realization” put forward by physicalists adherent to functionalism, has been investigated from the viewpoint of the extent to which it has been successful in solving the problem of mental causation. The authors show that various versions and editions of that idea have not managed to solve the problem of mental causation; rather they have recessed to typical identity and reductionism, or have involved in double causal determination.
In the present article, Shoemaker’s “subset theory” presented in 2007 and Yablo’s theory of “particularism” presented in 1992 have been explained, both of them as versions of realization theory. The authors have shown that the two theorists have sought to prove the originality and objectivity of mental features (an escape from reductionism) and to present a picture of exerting a causal force by those features. Afterwards, however, by presenting the criticisms of Kim and others, they show the continuity of the problem of causal deprivation and involvement in reductionism in both readings.
چكيده عربي :
تتناول هذه المقاله بحث مدي قدره نظريه «التحقيق» - التي عرضها الفيزياييّون - الطبيعيّون - من اتباع النزعه الوظايفيّه - لاجل حل معضله «العلّيّه الذهنيه». تدلّ نتايج الدراسه علي انّ التقارير والقرا ات المختلفه للفكره المذكوره اعلاه لم تكن قادره علي حلّ معضله العلّيّه الذهنيه، بل انّ الذين طرحوها امّا انّهم رجعوا الي الذهنيه النوعيه (التبسيطيّه) او انّهم وقعوا في فخّ التعيّن العلّي المتكرّر.
تركّز المقاله علي بيان «النظريه الفرعيّه» التي طرحها شوميكر عام 2007 م و «النظريه التحديديّه» التي طرحها يابلو عام 1992. و هاتان النظريتان هما في الحقيقه تقريران لنظريه التحقيق. يشير الباحثان الي انّ اصحاب النظريتين المذكورتين يحاولون اثبات اصاله الخصايص العقليّه وواقعيّتها (في محاوله للفرار من الاختزاليّه) وعرض صوره عن تطبيق القوي العلّيّه بواسطه هذه الخصايص؛ تحاول المقاله في نهايه البحث الكشف عن استمرار معضله الحرمان العلّيّ والوقوع في فخّ الاختزاليّه في كلا التقريرين وذلك من خلال طرحها لانتقادات كيم وساير الباحثين.
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 44 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان