شماره ركورد :
703061
عنوان مقاله :
تحليل شخصيت بايزيد در مقالات شمس
عنوان فرعي :
Analyzing the Character of Bayazid in Shams Essays
پديد آورندگان :
محبتي، مهدي نويسنده دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه زنجان ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 28
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
21
از صفحه :
67
تا صفحه :
87
كليدواژه :
Conformance , Profane- Words , Shams of Tabriz , Essays , بايزيد , مقالات , شمس تبريزي , متابعت , شطح , Bayazid
چكيده فارسي :
بي‌ترديد يكي از نامورترين چهره‌هاي عرفان ايراني- اسلامي، بايزيد بسطامي است كه به دليل نوع نگاه، حالات و مقاماتِ ممتاز متمايز و به ويژه اقوال خاص و متفاوت، از حرمت و احترامي درخور و شگفت بهره ور بوده است و همواره ارادت و محبت ويژه‌اي را از جانب صوفيان و بزرگان فرهنگ عرفاني نصيب خود ساخته است كه حجم عظيم گفته‌ها و حكايات و اقوال مرتبط با او در متون صوفيانه، گواه اين جايگاه ممتاز است. در ميان همه اين حرمت‌ها و احترام‌ها، گه گاه به برخوردهايي از نوعي ديگر در باب شخص و شخصيت بايزيد برمي‌خوريم كه از جهات بسيار قابل تامل و توجّه است كه يكي از آنها، نوع نگاه ديگرگون و خاص شمس تبريزي است. شمس از همان لحظه نخست ظهور عامش در تاريخ فرهنگي – عرفاني زبان فارسي (ملاقات با مولوي)، خود را درگير معماي وجودي بايزيد مي‌بيند و تا آخرين ايام غيبتش نيز آن را از ياد نمي‌برد و هيچ‌گاه در برابر جريان غالب بايزيدستايي، سر تسليم فرونمي‌آورد و در مدتِ كوتاهِ نكته گويي‌هايش با حدّت و شدت، احوال و اقوال و افعال بايزيد را مورد چند و چون قرار مي‌دهد و در نهايت با نقد كرده‌ها و گفته‌هاي بايزيد، جايگاهش را به شدت به چالش مي‌كشد و فرومي‌اندازد. اين مقاله تبيين و طبقه بندي و تحليل ديدگاه‌هاي شمس تبريزي درباره بايزيد بسطامي است، با تاكيد بر اين نكته كه مولانا در اين باب – علي رغم ارادت شيفته وارش - تابع شمس تبريزي نيست.
چكيده لاتين :
Certainly one the of most famous character in Iranian-Islamic Mysticism is Bayazid Bastami who have had a distinctive sublime and respectable status and position due to his type of viewpoint, moods, and excellent dignities and had always special respect and kindness from Sufis and brilliant mystical characters which is proven by the existence of mass volume of quotations, anecdotes, and words in Sufi texts. However, among all of these respects and dignities, we sometimes see other types of approach toward Bayazid and his personality which are all reflectible and considerable; one of them is the varied and unique viewpoint of Shams Tabrizi. Shams saw himself involved with the existential dilemma of Bayazid from the very beginning of his appearance in cultural-mystical history of Persian Language (i.e. Meeting with Molavi) and had not forgotten it until the very end of his absence and never accepted the dominant discourse toward Bayazid; he reviewed and criticized his words, actions, and character in a brief period with precision and strong intensity and finally challenged his status heavily and disrespected it. This article is to illuminate and categorize and analyze Shams Tabriziʹs views about Bayazid Bastami emphasizing on this point that Molana- despite his amorously regards to Shams Tabrizi- is not a disciple of Shams Tabrizi.
سال انتشار :
1392
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 28 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت