عنوان مقاله :
سكوت مدرن؛ محصول تلفيق فناوري و فلسفه سنتي تعليم و تربيت
عنوان فرعي :
Modern Reticence
پديد آورندگان :
بهنامفر، رضا نويسنده دانشجوي دكتراي مديريت آموزشي، كارشناس مركز مطالعات و توسعه آموزش علوم پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي يزد، يزد، ايران، Behnamfar, Reza
اطلاعات موجودي :
ماهنامه سال 1393 شماره 71
چكيده فارسي :
? سكوت حاكم بر كلاسهاي درسي دانشگاههاي ما، جايي كه ميبايست دانشجو در آن فعال و در گفتگو باشد، گوش خراش و آزاردهندهتر از آن است كه به سادگي از كنار آن بگذريم؛ كاري كه البته ما به راحتي انجام ميدهيم.
سكوت در كلاس درس را ميتوان عدم مشاركت فراگير در فرايند آموزش تعريف نموده و عدم اظهارنظر، عدم شركت در بحثهاي كلاسي، نپرسيدن سوال و پاسخ ندادن به سوالات مدرس را به عنوان شاخصهاي آن در نظر گرفت. در حالي كه مشاركت فراگيران در فرايندهاي ياددهي و يادگيري از مباحث اساسي است كه توجه بسياري از پژوهشگران را به خود جلب كرده است زيرا اين امر موجب درگيري ذهني(1) و رضايت بيشتر و در نتيجه افزايش ميزان يادگيري و سطح دانش آنها ميشود(2).
نظامهاي آموزشيِ تحت سيطره فلسفههاي سنتي تعليم و تربيت، كه در آن فراگيران در مقابل مدرس و محتواي كتابها منفعل هستند(3) و نقش اصلي و اساسي در جريان تربيتي بر عهده معلم قرار دارد(4)؛ خواسته يا ناخواسته زمينهساز سكوت در كلاسهاي درساند.
شكل كاربرد روش تدريس سخنراني در نظامهاي آموزشي سنتي به صورت مونولوگ بوده و به صورت پيشفرض، بابي براي مشاركت فراگير در فرايند آموزش نيست. از طرفي نگاه حاكم بر نظامهاي آموزشي تحت تاثير افكار فلسفههاي سنتي تربيتي، به اين شكل است كه "فراگير ساكت" در اين ديدگاه فرد منضبط، با ادب و محترم و البته در صورتي كه به واسطه قدرت حفظ كردنش (نه يادگيري فعال) نمرههاي خوبي داشته باشد، به عنوان نمونهاي مطلوب براي سايرين قلمداد ميگردد.
فلسفه نقش جهت دهنده به عناصر برنامه درسي دارد(3) و در ديدگاههاي سنتي در هيچكدام از عناصر برنامه درسي توجه ويژهاي به فراگير وجود ندارد به نحوي كه يادگيري را بطور عمده كلامي و البته به شكل خواندن، نوشتن و گوش كردن(5) ميدانند.
با ورود فناوري به آموزش نيز، اين فناوري بود كه قاعدتا زير چتر فلسفه قرار ميگرفت. به اين ترتيب نه تنها فناوري نتوانست سكوت حاكم بر كلاسهاي درسي نظامهاي آموزشي مبتني بر فلسفه تربيتي سنتي را از بين ببرد بلكه حتي آن را بيشتر نيز كرد. "سكوت سنتي" تبديل به "سكوت مدرن" شد. نمونه بارز آن را هر روزه در كلاسهاي درس خود ميبينيم. ورود پاورپوينت، به عنوان نماد كاربرد فناوري در نظامهاي آموزشي سنتي، سبب ايجاد "مونولوگ مدرن" اساتيد در كلاس درس شده است. در گذشته در غياب پاورپوينت، كورسويي از اميد به مشاركت دانشجو در بحثهاي كلاسي بود. دليل نگارنده از بيان اين امر، آن است كه در گذشته در قياس با امروز كه خود مدرس وابسته به پاورپوينت و خواندن آن در كلاس درس است، مونولوگ "زندهتر" به نظر ميرسيد. اما متاسفانه امروز كاربرد افراطي اين ابزار به نحوي شده كه "حس" و هيجان از كلام مدرس خارج شده و جاي خود را به "بيان خطي" مطالب توسط مدرسين داده است. ميتوان ادعا نمود اين شكل از تدريس سبب ميشود تا رابطه عناصر محتواي ارايه شده در لابهلاي اسلايدهاي پاورپوينت گم شده و قدرت تحليل مطالب توسط فراگير را كاهش بدهد. اين امر در كنار ساير دلايل بروز سكوت، كلاسهاي درس ما را به سمت كلاسهايي آرام سوق خواهد داد. زماني كه فراگير نتواند در حين شنيدن مطالب، رابطه عناصر آن را درك نمايد؛ در گذر زمان و با تاثير عوامل ديگري همچون ترس از تعارض با همكلاسي و يا مدرس به خاطر طرح سوالات زياد، ترس يا خجالت كشيدن از بيان اشتباه مطالب و مهارتهاي ارتباطي ضعيف، انگيزههاي خود را براي مشاركت در مباحث و فرايند آموزش از دست خواهد داد.
بيشك فلسفه تنها عامل بروز سكوت نيست؛ حتي نسبت به ساير عوامل، از وضوح كمتري برخوردار است زيرا در لايههاي عميقتري تاثير ميگذارد. اما به هر حال فلسفه عامل بسياري از تصميمات ما در نظامهاي آموزشي است. فلسفه تربيتي سنتي حتي فناوري نوين آموزشي را در كنترل خود درآورده تا جايي كه آن را به عاملي مخرب در آموزش تبديل نموده است.
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي
اطلاعات موجودي :
ماهنامه با شماره پیاپی 71 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان