پاسخ برخي از شاخص‌هاي فشار اكسايشي و التهابي به يك جلسه فعاليت ورزشي كوتاه مدت در اثر سازگاري ناشي از هشت هفته تمرين تداومي دويدن

Response of some oxidative stress and inflammatory indicators to an acute exercise session following adaption to 8 weeks running training

هدف از مطالعه حاضر بررسي تاثير هشت هفته تمرين تداومي دويدن بر ميزان ترشح برخي از آنزيم‌هاي اكسايشي و سطوح پروتيني فاز حاد به دنبال يك جلسه فعاليت ورزشي كوتاه مدت بود. در اين ‌پژوهش 20 مرد سالم غير فعال (سن: 50/2±95/23 سال‌، وزن: 46/6±85/73 كيلوگرم و قد: 75/4±174 سانتي متر) شركت كردند كه به صورت تصادفي به دو گروه 10 نفره تجربي و كنترل تقسيم شدند. در ابتدا‌، قبل و بعد از يك جلسه فعاليت ورزشي كوتاه مدت نمونه گيري خون به منظور تعيين ميزان هاپتوگلوبين آزاد سرم (HP)‌، كراتين فسفو كيناز (CPK) و لاكتات دي هيدروژناز (LDH) سرم انجام شد و سپس آزمودني‌هاي گروه تجربي براي مدت هشت هفته و هفته‌اي سه جلسه به تمرينات تداومي دويدن پرداختند. در ابتدا‌، تمرينات با شدت 60 – 65 درصد ضربان قلب ذخيره بيشينه و مدت 20 دقيقه آغاز و در مراحل پاياني دوره به شدت 85 درصد ضربان قلب ذخيره بيشينه و مدت 30 دقيقه رسيد. بعد از هشت هفته‌، مجدداً نمونه گيري خون قبل و بعد از يك جلسه فعاليت ورزشي كوتاه مدت جهت اندازه‌گيري متغيرها گرفته شد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها‌، از روش آناليز واريانس يك طرفه با اندازه گيري‌هاي مكرر و t مستقل استفاده شد. سطح معناداري 0.05?P در نظر گرفته شد. تفاوت معناداري در سطوح HP سرم (P=0.035) و LDH سرم (P=0.001) در گروه تجربي در جلسه فعاليت ورزشي كوتاه مدت دوم مشاهده شد. سطوح HP سرم ناشي از يك جلسه فعاليت ورزشي كوتاه مدت در گروه تجربي پس از هشت هفته تمرين تداومي دويدن كاهش معناداري نشان داد (P=0.031). هم‌چنين‌، تفاوت معناداري بين اختلاف ميانگين‌هاي سطوح LDH سرم در جلسه فعاليت ورزشي كوتاه مدت دوم بين دو گروه مشاهده شد (P=0.012). به طور كلي‌ مي‌توان گفت كه هشت هفته فعاليت تداومي دويدن باعث ايجاد سازگاري و كاهش فشار اكسايشي و التهابي ناشي از يك جلسه فعاليت ورزشي كوتاه مدت در مردان سالم غير فعال‌ مي‌گردد.

The purpose of this study was to assess effect of eight weeks running continuous training on some oxidative enzyme response and concentration of acute phase protein after acute exercise session. Twenty sedentary healthy males were selected (Mean±SD; age: 23/95±2/50 yrs, weight: 73/85±6/46 kg, height: 174±4/75 cm) and randomly divided into equal two groups: experimental and control. At beginning, before and after one acute exercise session، blood samples were taken for evaluating serum haptogolobin (HP), creatine phosphokinase (CPK) and lactate dehydrogenase (LDH). Then the experimental group was trained endurance running for eight weeks, 3 times per week. Initially, training started with % 60- 65 intensity of maximum heart rate reserve and took 20 minute time and finished with %85 maximum heart rate reserve intensity and took 30 minute time in last session. After eight weeks, all subjects participated in second acute exercise session and blood samples were taken again. Data were analyzed using repeated measure ANOVA and independent t test. Significance was indicated by P values ?0.05. A significant difference was observed in levels of HP serum (P=0.035) and LDH serum (P=0.001) in the second acute session in experimental group. Also serum HP level was significantly decreased after one acute session following eight weeks continuous running (P=0.031). When two groups compared, a significant difference was observed in serum LDH in second acute exercise (P=0.012). It can be concluded that eight weeks of continuous running training in sedentary healthy males cause of adaptation and decrease of generation oxidative Stress and Inflammatory indicators following acute exercise.