مقايسه رابطه د وسويه محصولات كاربردي و سبك زندگي

چكيده رابطه بين محصولات كاربردي و زندگي انسان رابطه اي تاثير و تاثري است، چنانكه محصول از سبك زندگي انسان ها متاثر بوده و درعين حال ب همرور زمان از شكل يك وسيله مصرفي صرف خارج م يشود، بر روي كاربر اثر گذارده و به پديد هاي با ابعاد اجتماعي-فرهنگي تبديل مي گردد. مفهوم سبك زندگي نيز متاثر از عناصري چون ارزش، باور، نگرش، هويت و فرهنگ مصرفي است؛ از اي نرو طراحي محصول كه با فرهنگ مصرفي جامعه ارتباط نزديكي دارد، يكي از مولف ههاي موثر بر سبك زندگي است. بررسي اين مطلب ب هصورت مطالعه اي موردي هدف اين مقاله است كه از طريق مقايسه سبك زندگي دو دوره «معاصر » و «سده 12 و »13 با بحث در خصوص نمونه موردي قيچي صورت گرفته است. در شرايطي كه امروزه معناشناسي در حوزه طراحي و توليد جهاني از مباحث مهم مطرح شده است، اما آنچه در نظام جاريِ طراحي و توليد معاصر قابل مشاهده است فقدان معنا و معناشناسي - ب هشكل گذشته خود- است. حتي در معدود حوزه هايي كه توليد همواره به شكل سنتي به حيات خود ادامه مي دهد مشاهده مي شود كه چنان درگير حوزه توليد انبوه شده است كه اين دوري از معنا در جريان رقابت با محصولات جهاني و بعضاً محصولات وارداتيِ هم رده م يتواند آفتي براي طراحي و توليد محصولات ايراني تلقي شود و ب هنوعي به قطع رابطه معناساز محصولات با سبك زندگي منجر مي شود.