عنوان مقاله :
تحليل خويشكاريهاي ضد حماسي بهمن در بهمننامه و مقايسة آن با خويشكاريهاي پهلوانان الگويي حماسه
عنوان فرعي :
The Study of Anti-Epic Functions of Bahmanin Bahmannameh and Their Comparison with Those of Archetypal Epic Heroes
پديد آورندگان :
طالبي، معصومه نويسنده مدرس مدعودانشگاه شهيد بهشتي Talebi, Masoumeh
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1392 شماره 8
كليدواژه :
پيشفرضهاي الگويي , يلان سيستاني , بهمننامه , حماسه
چكيده فارسي :
بهمننامه از منظومههای پهلوانیای است كه پس از شاهنامه و به سیاق اثر عظیم فردوسی سروده شد. این اثر ذكر پهلوانیهای بهمن ـ پسر اسفندیارـ و ثبات او در انتقامجویی از خاندان رستم، پس از مرگ او است؛ اما خویشكاریهای بهمن در بسیاری موارد بیشتر از آنكه حماسی و پهلوانی باشد، به شكلی ضدحماسی جلوهگر شده و در مغایرت با پیشفرضهای الگویی در رابطه با یك پهلوان حماسی است. رعایت نكردن چهارچوب ساختاری حماسه و بیمقدمه واردشدن بهمن ـ به عنوان قهرمان ـ به داستان، شكستهای پیدرپی بهمن، كمرنگ بودن فره ایزدی در او و كمفروغ بودن مشروعیتش به عنوان پادشاهی آرمانی، نبرد با یلان سیستانی و به آتش كشاندن سیستان به جای مبارزه با انیران و اهریمنان، نداشتن خویشكاری نبرد با زیانكاران، پشت سرگزاردن هفتخانی آرام و بدون مبارزه و شكست او در تنها نبردش با زیانكاری چون اژدها، از مهمترین عواملی هستند كه انتظار مخاطب حماسه را برای مواجهشدن با پهلوانی/ شاهی نمونه و آرمانی برآورده نساخته و عظمتی را كه لازمة حماسه است، به او یادآور نمیشوند. به نظر میرسد قرار دادن رستم و خاندانش به عنوان هماوردان بهمن، نیز در شكلگیری چنین تناقضاتی نقش داشته و زیربنای ساختاری تفكر سراینده كه ناخودآگاه رستم را ابرمرد دنیای حماسه میداند، بر فضای اثر غلبه كرده و پهلوانی را پرورانده كه خویشكاریهایش در مقابل یلان سیستانی بسیار ضعیف و كمفروغ جلوه میكند.
چكيده لاتين :
Bahmannameh is an epic poem which was compose dafter Shahnamehin imitation of this great work of Ferdowsi. The poem cites the heroic acts of Bahman–son of Esfandiyar–and his persistence on taking revenge on the family of Rostam after his death. However, functions of Bahmanare manifested as anti-epic rather than epic and heroic, and are in contrast with archetypical epic heroes. Neglect of the structural framework of epic, arrival of Bahman– as a hero– in the story without any preface, his continuous failure, his faintdivine splendor and legitimacy as an ideal king, fighting battles with heroes of Sistan and setting fire to this land instead of fighting with aliens and demons, lacking a sense of duty to fight evils, passing a calm Haft-Khan(Seven Labors) without any battle, and his failure in fighting with the only evil, i.e. dragon, are the most important factors which hinder the fulfillment of readersʹ expectations to meet an ideal hero/king and impede the creation of a magnificent epic. It seems that setting Rostam and his family as the opponents of Bahman also played a role in the formation of such contradictions. The structural base of the poet’s thought, unconsciouslyaccounting Rostam as a superhuman of the world of epic, dominates the atmosphere of the work and develops a hero whose functions against the heroes of Sistan appear so week and dim
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 8 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان