نقد و بررسي نظريه جنبش‌هاي اجتماعي كروسلي از منظر نظريه اصالت ربط، فرد و جمع

Critical Review of Crossleyʹʹs Social Movements Theory from Viewpoint of The Theory of Authenticity of Relation, Individual and Collectivity

اين مقاله پس از بررسي يكي از جديدترين نظريه‌هاي جنبش‌هاي اجتماعي يعني نظريه كروسلي به نقد و بررسي آن در مقايسه با نظريه اصالت ربط، فرد و جمع زاهد مي‌پردازد. كروسلي در نظريه خود با تركيب نظريه كنش بورديو و بازخواني نظريه ارزش-افزوده اسملسر توسط دو مدل بسيج منابع و فرايند سياسي به اين مهم مي‌پردازد. زاهد نيز با در نظر گرفتن سه بعد جنبش‌هاي اجتماعي: كنشگران به عنوان لايه خُرد، ايديولوژي به عنوان عامل ربط و زمينه‌ اجتماعي سعي در تركيب اين موارد با رويكردي واقع‌گرايانه بر مبناي منطق سيستمي كرده است. در نهايت چنين نتيجه گرفته مي‌شود كه نظريه كروسلي به علت خاستگاه‌هاي ليبرالي‌اش و همچنين تقليل دادن عامل ربطي‌اش به صرف موارد اقتصادي، توانايي تحليل و تبيين جنبش‌هاي اجتماعي با رويكرد غير غربي و بومي از جمله ايران و كشورهاي اسلامي را نخواهد داشت.

Reviewing one of the latest theoretical understandings of social movements presented by Crossley, this article compares it with theory of Zahed insisting on essentiality of relations, agency and structure. Crossley synthesis Bourdieu’s action theory with revised value added theory of Smelser supported by resource mobilization and political proses theories. Zahed, too, synthesis three dimensions of social movements: actors at micro level, ideology as the relational factor and social context, using realist strategy and systemic logic. Results show that Crossley’s theory with its liberal base and reduction of its relational issue to economic factors is not able to explain and analyses nonwestern and local movements such as Iranian or other Moslem countries outbursts.