همسويي غرب و شرق (مغول) عليه شرق (جهان اسلام)

Union Of West and East (Mongol) against East (Islam world

هجمه مغول در قرن 7ه.ق / 13م ، تاثيري ژرف بر گستره آسيا و اروپاي آن روزگار برجاي نهاد . از جمله تحولات ايجاد شده آغاز روابط سياسي غرب (اروپاي كاتوليك) با شرق (امپراطوري مغول) بود . اين مناسبات از سوي غربِ كاتوليك و به منظور جلوگيري از يورش مغولان ، حفظ كليساي كاتوليك و در صورت امكان جذب مغولان به آن كليسا آغاز گرديد كه البته تا نبرد عين جالوت و شكست مغولان از مماليك ، كاميابي چنداني در آن مشاهده نشد . اما پس از نبرد عين جالوت نوعي رابطه انتفاعي دو جانبه ميان مغول ها و غربِ كاتوليك عليه خصم مشترك يعني مماليك به وجود آمد . به طوري كه تحريك مغول ها عليه مماليك در دستور كار غربِ كاتوليك قرار گرفت . خط مشي و سياستي كه به از نظر ديدگاهي آغاز ديپلماسي «شرق عليه شرق» از سوي غربِ كاتوليك بود . مقاله حاضر بر آن است تا روند مناسبات غربِ كاتوليك با مغول ها را بر اساس فرضيه «شرق عليه شرق» بررسي نمايد.

Invasion of mongol in century 13 had deep profound effects on expansion of Asia and Europe in that time. Beginning of the political relations between west (Catholic Europe) and East (mongol empire) was one of the changes which had and been occurred. These relations began by Catholic Church and if possible to attract Mongols toward that church and also to incite them against Islam world. According to Dr. Mohammad TaghiEmamiKhoee, this policy was threshold of diplomacy "East agains East" by Catholic west. This article tries to study relations process of Catholic West and Mongols based on mentioned hypothesis. Keywords: Invasion of Mongol, fear of Catholic Europe, Diplomacy, Ein – Jalout, Mamalic.