عنوان مقاله :
واكاوي جايگاه وصيت در شناخت امام
عنوان فرعي :
نقد وتحليل دور الوصيه في معرفه الامام
پديد آورندگان :
آيتي، نصرتالله - نويسنده عضو هييت علمي مركز تخصصي آينده روشن (پژوهشكده مهدويت) قم ayati, nosratollah -
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 9
كليدواژه :
مدعيان دروغين , نشانههاي امام , وصيت , امام مهدي , امامت
چكيده فارسي :
در طول تاريخ، مدعيان بسياري از گوشه و كنار سربرآورده و با دعوي امامت، جمعي را فريفتهاند و به خود مشغول كردهاند. از اينرو امامان برحق، همواره ميكوشيدند با ارايه معيارهاي لازم، مومنان را از دام مدعيان شياد برهانند. از جمله معيارهاي ارايه شده از سوي پيشوايان معصوم در اينباره، نشانههاي امام است؛ نشانههايي كه به كمك آن ميتوان امامان راستين را از مدعيان دروغزن شناسايي كرد. «وصيت» از جمله نشانههايي است كه در روايات متعدد از آن سخن گفته شده است؛ يعني هر كس وصيّ امام پيشين باشد، او امام است؛ البته مشروط به آنكه وصيت مورد نظر آشكار باشد، به اندازهاي كه وقتي از مردم كوچه و بازار سوال شود: امام به كه وصيت كرد؟ مردم بگويند: به فلاني. همچنين وصيت نميتواند به يك عنوان كلي و مبهم تعلق گيرد، بلكه بايد امام را بعينه مشخص كند و مصداق آن را به طور دقيق تعيين نمايد. به همين دليل، گزارشهاي متعددي در اينباره وجود دارد كه پيشوايان معصوم به هنگام وصيت به امام پس از خود، عدهاي را بر اين كار شاهد ميگرفتند و البته علني بودن وصيت در شرايط تقيه به شناسايي امام نميانجاميد؛ چرا كه تنها كساني از وصايت به امامت پي ميبردند كه از پيش ميدانستند وصيت نشانه امامت است. در برخي از روايات در كنار مطلب يادشده تاكيد شده است كه از ديگر نشانههاي امام، به همراه داشتن وصيت پيامبر گرامي اسلام? است. وصيت مورد نظر اين دسته از روايات، وصيت مكتوب رسول خداست كه از امام سابق به امام لاحق سپرده ميشده و اكنون در اختيار آخرين ذخيره الهي _ امام مهدي? _ است.
چكيده عربي :
ظهر علي فترات التاريخ من هنا وهناك كثير من المدعين للامامه كذباً وزوراً فاضلوا
جماعه من الناس واشغلوهم بذلك،اما الايمه بالحق فقد سعوا دايماً عرض ملاكات ومعايير لازمه لتخليص المومنين من شراك وافخاخ اوليك المدعين المزيفين، ومن تلك الملاكات والمعايير: العلامات التي يمكن من خلالها معرفه الايمه الحقيقيين من الايمه
المزيفين الكذابين.
"الوصيه "هي من بين العلامات التي تحدثت عنها الروايات والاخبار العديده، يعني: من
كان وصياً للامام السابق فهو امام،بشرط ان تكون الوصيه المعنيه ظاهره جليه، الي درجه ان لو سيل شخص من السوقيين والعوام من الناس وغيرهم:لمن اوصي الامام؟فيجيبون بالاجماع عنه: لفلان.
وكذلك لا يمكن ان تتعلق الوصيه بعنوان عام ومبهم،بل ينبغي ان يحدّد الامام بعينه وذاته،ويتعين مصداقه بشكل واضح ودقيق،ولهذا السبب،وردت تقارير عديده بهذا الخصوص تدل علي ان الايمه المعصومين عليهم السلام كانوا يُشهِدوا بذلك اثنا وصيتهم علي الامام الذي يليهم،وقد لا يتحقق الاعلان عن الوصيه طبعاَ لمعرفه الامام عليه السلام في حالات التقيه،لان من علم مسبقاً بالوصيه للامام عليه السلام، هم وحدهم من يعرف ان الوصيه
هي من علامات الامامه. وقد ورد في بعض الروايات الي جانب هذا المطلب:ان من العلامات الاخري ايضاً: ان تكون الوصيه علي الامام المعصوم عليه السلام الوصيه من قبل النبي صلي الله عليه وآله.
والوصيه المطلوبه لهذا النمط من الروايات ان تكون مكتوبه من قبل رسول الله ومودعه عند الامام السابق للامام اللاحق،وقد اودعت اخيراً لدي الذخيره الالهيه الامام المهدي عليه السلام وعجل الله تعالي فرجه الشريف.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي مهدوي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي مهدوي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 9 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان