ارزيابي كارايي سيستم تهويه مكنده موضعي در كنترل گردوغبار Fe2O3 منتشره در هواي محيطي واحد سرند اكسايد صنعت فولاد

Evaluation of Local Exhaust Ventilation Efficiency to control emissions of Fe2O3 Dust in Ambient Air of the Oxide Screen Unit in steel industry

مقدمه: تا كنون راهكارهاي مختلفي براي كاهش تماس كارگران با آلاينده‌هاي شيميايي و يا كنترل انتشار آنها، ارايه شده‌است. سيستم تهويه مكنده موضعي متداول‌ترين نوع كنترل‌هاي مهندسي است كه بر ديگر روش‌هاي كنترلي ترجيح داده مي‌شود. اين مطالعه با هدف تعيين كارايي سيستم تهويه مكنده موضعي در كنترل ذرات منتشره در هواي محيطي واحد سرند اكسايد در صنعت فولاد انجام شد. مواد و روش‌ها: در اين مطالعه توصيفي، به‌منظور ارزيابي عملكرد سيستم تهويه موضعي واحد موردنظر به چهار قسمت اصلي: طبقه همكف، طبقه سرندها، طبقه هود 1 و پلتفرم هودهاي 15، 16 و 17 تقسيم گرديد. 36 نمونه هوا به‌روش 600NIOSH – (سيكلون) جهت نمونه‌برداري و اندازه‌گيري از گردوغبارهاي قابل تنفس و گردوغبار كلي در وضعيت‌هاي روشن و خاموش سيستم تهويه جمع‌آوري گرديد. نتايج: نتايج نشان داد كه طبقه هود 1 داراي بيشترين غلظت گرد‌و‌غبار كلي به‌ترتيب با ميانگين و دامنه تغييرات mg/m3(47/434-1/118) 3/271 (تقريباً 2/18 برابر ميزان استاندارد) و راندمان كنترل 9/3% بوده است. طبقه سرندها كمترين غلظت را به‌ترتيب با ميانگين و دامنه تغييرات mg/m3 (51/31-95/8) 77/20 (تقريباً 4/1 برابر ميزان استاندارد) و راندمان 35/29% در وضعيت سيستم روشن دارا بود. ميانگين غلظت در كل واحد mg/m3 (63/234-77/20) 6/127 و راندمان كلي سيستم در حدود 96/7% بود (mg/m3) 15mg/m3,PEL-OSHA: 10 (TLV-ACGIH:). نتيجه‌گيري: راندمان سيستم در قسمت‌هاي مختلف متفاوت بوده و در كل سيستم تهويه موضعي مورد مطالعه از كارآيي لازم برخوردار نبود كه آن را مي‌توان به فقدان برنامه منظم و زمان‌بندي شده نگهداري و پايش سيستم و همچنين تغييرات نرخ توليد نسبت داد.

Introduction: There are numerous strategies to reduce of workersʹ exposure to chemical pollutants and control of emitted pollutants. Local exhaust ventilation (LEV) is most common equipment for engineering controls that is more preferred than other control methods. The aim of this study was to determine efficiency of LEV to control emissions dust in ambient air of a screen unit of steel industry. Methods: This is a descriptive study and in order evaluate efficiency of LEV, the screen unit divided into four parts including: ground floor, floor screen, hood 1 floor and platform hoods 15, 16, 17. The 36 air samples collected with the method of NIOSH -600 (cyclone samplers) were used to conduct both respirable and total dust sampling in the ON & OFF mode of ventilation system. Results: The results showed that the first floor had highest concentration with an average and range of 271.3 (118.1-434.47) mg/m3 (Approximately 18.2 times the PEL-OSHA) and its control efficiency was 3.9%. The lowest concentration was found at the screen floor with the average and range of 20.77 (8.95-31.51)mg/m3 (Approximately1.4 times the PEL-OSHA) and also its efficiency for ventilation in ʹʹONʹʹ mode was 29.35 %. The average and range of concentration and overall efficiency in whole of the unit were found to be 127.6 (20.77-234.63) mg/m3 and 7.96 %, respectively. (TLV-ACGIH:10mg/m3, PEL-OSHA: 15mg/m3) Conclusion: In this study the efficiency of the system was different in different parts and LEV had not appropriate efficiency, which could be attributable to lack of regular and scheduled system for maintenance and monitoring of LEV and also change of production rates.