شماره ركورد :
711056
عنوان مقاله :
شناسايي عوامل رفتاري پيشگيري كننده از نابينايي در روستاي چهاربرج شهرستان اسفراين مبتني بر الگوي بزنف
عنوان فرعي :
Determining Behavioral Preventive Factors of Blindness based on BASNEF Model in the Chaharborj Village, City of Esfarayen
پديد آورندگان :
شريفيان، الهام نويسنده دانش آموخته كارشناسي ارشد اپيدميولوژي، گروه آمار و اپيدميولوژي، دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تهران، تهران، ايران. Shrifian, Elham , استبصاري، فاطمه نويسنده استاديار اپيدميولوژي گروه بهداشت، دانشكده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران، ايران. Estebsari, fatemeh , حق جو، ليلا نويسنده مركز تحقيق و توسعه ،MPH ، پزشكي حرفه اي سياست هاي دانشگاه علوم پزشكي تهران، تهران، ايران. Haghjou, Leila , نجات، سحرناز نويسنده دانشيار گروه آمار و اپيدميولوژي، دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تهران، تهران، ايران. Nedjat, Saharnaz , مجدزاده، سيدرضا نويسنده استاد اپيدميولوژي، گروه آمار و اپيدميولوژي، دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تهران، تهران، ايران. Majdzadeh, SeyedReza
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 0
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
13
از صفحه :
186
تا صفحه :
198
كليدواژه :
BASNEF Model , Determinants , Prevention, Blindness , Family
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: اختلال بينايي، بار اقتصادي و اجتماعي قابل توجهي در سراسر جهان تحميل مي كند. اولين قدم در جهت پيشگيري و مهار نابينايي، شناخت وضعيت كنوني و علل اصلي نابينايي است. روستاي 1? گزارش شده است. اين پژوهش با / چهاربرج در شمال شرقي ايران است كه شيوع نابينايي در آن 1 هدف شناسايي عوامل رفتاري پيشگيري كننده از نابينايي در روستاي چهاربرج شهرستان اسفراين مبتني بر الگوي بزنفطراحي و اجرا شد. مواد و روش ها: در اين مطالعه توصيفي– تحليلي از نوع مقطعي، تعداد 330 نفر از خانواده هاي ساكن روستاي چهاربرج، در گروه سني 15 تا 64 سال با روش نمونه گيري چندمرحله اي انتخاب شدند. شركت كنندگان به سه گروه دسته بندي شدند: افراد مجرد، افراد ازدواج كرده بعد از آزمايش تشخيص ژن نابينايي و افرادي كه قبل از آزمايش تشخيص ژن نابينايي ازدواج كرده بودند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته اي بود كه بر اساس مدل بزنف تنظيم و روايي و پايايي آن تاييد شده بود. پرسشنامه از طريق وو با آزمون هاي آماري همبستگي پيرسون، كاي اسكوير، SPSS مصاحبه تكميل شدند. داده هابا نرم افزار 16 تجزيه وتحليل شدند. p < 0/ تي مستقل و آناليز واريانس با سطح معناداري 05 يافته ها: نمره آگاهي و ديگر سازه هاي الگوي مدل بزنف در زمينه پيشگيري از نابينايي درحد مطلوبي نبود. دوري آزمايشگاه و عدم تمايل ازدواج افراد خارج از منطقه با ساكنين چهاربرج به علت ترس از نابينايي فرزند از عوامل ممانعت كننده در پيشگيري از نابينايي بودند. تاثيرگذارترين هنجارهاي انتزاعي توصيه پزشكان و كاركنان بهداشتي به انجام آزمايش بود. آگاهي با نگرش و عوامل قادركننده و نگرش با عوامل قادركننده در سه گروه موردبررسي همبستگي مستقيم و معنادار داشتند. در گروه اول، آگاهي و نگرش با قصد رفتار، همبستگي مستقيم و معنادار داشت. در گروه دوم، آگاهي و عوامل قادركننده با رفتار همبستگي مستقيم و معنادار داشت. نتيجه گيري: با آموزش چگونگي رخداد نابينايي و راه هاي پيشگيري از آن، بايستي هنجارها و به دنبال آن نگرش و قصد رفتاري مناسببا توجه به بينش قابل پيشگيري بودن بيماري را در ساكنين روستا و بعضاً كل شهرستان ايجاد نمود. البته با توجه به اهميت فراهم بودن امكانات در ايجاد يك رفتار، بايد در برنامه ريزي و سياست هاي كلان كشوري، امكانات و شرايطي جهت انجام هر چه راحت ترآزمايش هاي دقيق در زمينه پيشگيري از نابينايي در منطقه موردبررسي فراهم شود. نوع مقاله: مطالعه پژوهشي.
چكيده لاتين :
Background and objectives: Vision impairment yields significant social and economic burden around the world. The initial step in the prevention of blindness is recognizing its current situation and main causes. The prevalence of blindness is 1. 1% in the village of Chaharborj which is located in the northeastern part of Iran. This study aimed to identify the behavioral preventive factors of blindness in a village of Esfarayen city based on BASNEF model. Methods: In this cross-sectional study, the number of 330 samples aged 15 to 64 selected from the residents of the Chaharborj village through multi stage sampling method. Participants were classified into three groups: single, married after diagnostic tests and married before testing the existence of blindness gene. Study participants completed a questionnaire which developed based on the BASNEF mod elthrough interviews. The validity and reliability of the questionnaire were confirmed. Data were analyzed using SPSS software version 16 applying the Pearson statistical test, Chi-square test, independent t-test and analysis of variance with the significance level of p < 0.05. Results: scores of awareness and other constructs of the BASNEF model for prevention of blindness were not favorable. Remoteness of laboratory and lack of desire in the people outside of the village to marry with Chaharborj residents due to the fear of blindness were the main determinant factors in prevention of blindness. The most influential subjective norms were advisedby physicians and health staff. Awareness was significantly correlated with attitude and in turn, the attitude was correlated with enabling factors among three study groups. In the first group, there was a significant and direct correlation between awareness, attitude and intention to behavior. In the second study group, knowledge and enabling factors were significantly correlated with awareness and enabling factors. Conclusions: Training of village residents and beyond about the mechanisms of blindness should lead to create preventive norms, attitude and intention to prevent behavior and considering blindness as a preventable disease. Due to the important role of providing facilities in adoption of behavior,accessible conciseexamination should be considered in the national policies and programs. Paper Type: Research Article.
سال انتشار :
1393
عنوان نشريه :
آموزش بهداشت و ارتقاي سلامت ايران
عنوان نشريه :
آموزش بهداشت و ارتقاي سلامت ايران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت