چكيده فارسي :
مقدمه: سواد اطلاعاتي به مجموع مهارت‌هايي كه فرد به منظور ادامه حيات در جامعه اطلاعاتي به آن نيازمند است، اطلاق مي‌شود. اين پژوهش با مقايسه سواد اطلاعاتي دانشجويان سال آخر پزشكي در سه دانشگاه علوم پزشكيِ الف (تيپ1) دانشگاه علوم پزشكيِ ب (تيپ2) و دانشگاه علوم پزشكيِ ج (تيپ3) در مناطق سه گانه شرق، جنوب شرق، و جنوب غرب كشور، به بررسي تاثير تيپ دانشگاههاي علوم پزشكي كشور در ميزان تسلّط دانشجويان پزشكي به مهارتهاي سواد اطلاعاتي پرداخته است.
مواد و روش: پژوهش حاضر به صورت مقطعي در سه دانشگاه تيپ 1، 2 و 3 و در سال 1392 انجام شد. ازيك پرسشنامه براي بررسي ميزان شناخت و ميزان استفاده از انواع منابع اطلاعاتي تخصّصي در بين دانشجويان سال آخر پزشكي استفاده شده است. تحليل داده‌ها با نرم افزار آماري، SPSS (نسخه 16) انجام گرفته است.
يافته‌ها: يافته‌هاي پژوهش حاكي از آن است كه 54 درصد جامعه پژوهش را مردان، و 46درصد را زنان شامل مي‌شدند كه از اين تعداد، 47درصد دانشجوي دانشگاه علوم پزشكي الف، 33درصد دانشجوي دانشگاه ب و 20 درصد هم دانشجوي دانشگاه علوم پزشكي ج بوده‌اند. سواد اطلاعاتي دانشجويان سال آخر پزشكيِ دانشگاه علوم پزشكيِ الف (تيپ1) با ميانگين02/4، دانشگاه علوم پزشكيِ ب (تيپ2) با ميانگين 51/3 و دانشگاه علوم پزشكيِ ج (تيپ3) با ميانگين 97/2 به ترتيب داراي رتبه‌هاي اوّل تا سوّم بوده است. بنابراين سطح سواد اطلاعاتي جامه پژوهش در سه دانشگاه علوم پزشكيِ الف، ب، و ج به ترتيب، درحد مطلوب، نسبتاً مطلوب و متوسط بوده است.
بحث و نتيجه‌گيري: توسعه امكانات پژوهشي دانشگاههاي تيپ1 توانسته بستر مناسبي را جهت انجام فعاليت‌هاي پژوهشي و تسلّط دانشجويان به مهارتهاي سواد اطلاعاتي فراهم آورد. از اينرو توجه همه جانبه به كميته‌هاي تحقيقات دانشجويي دانشگاههاي تيپ 2و بويژه دانشگاههاي جوانِ تيپ 3 به عنوان بستري سازنده در ارتقا مهارتهاي سواد اطلاعاتي دانشجويان اهميت ويژه‌اي مي‌يابد.
چكيده لاتين :
Background: Information literacy refers to the total skills a person requires to survive in an informational society. This research aimed to assess the effect of type of universities of medical sciences on medical students’ information literacy skills by comparing the information literacy of senior medical students in types 1, 2, and 3 universities of medical sciences in east, southeast, and southwest of the country.
Methods: This cross-sectional research was conducted in types 1, 2, and 3 universities of medical sciences in 2013. A questionnaire was used to assess the level of cognition and utilization of information resources among senior medical students. Then, the data were analyzed using the SPSS statistical software, version 16.
Results: According to the findings, 54% of the research population were male and 46% were female. Besides, 47%, 33%, and 20% studied in types 1, 2, and 3 universities of medical sciences, respectively. The mean information literacy of the senior medical students was 4.02 in type 1, 3.51 in type 2, and 2.97 in type 3 universities of medical sciences. Thus, information literacy of the research community in types 1, 2, and 3 universities of medical sciences were favorable, partly favorable, and average, respectively.
Conclusion: Expansion of research facilities in type 1 universities has provided the ground for performing research activities and students’ mastering on information literacy skills. Therefore, comprehensive attention should be paid to student research committees of types 2 and 3 universities in order to improve students’ information literacy skills.
