عنوان مقاله :
بررسي رابطه كاربست اصول تعليم و تربيت اسلامي در كلاس درس با هوش معنوي دانشجويان
عنوان فرعي :
The Study of the Relationship between Application of the Islamic Educational Principles in Classrooms and Students’ Spiritual Intelligence
پديد آورندگان :
اكبري، سميه نويسنده كارشناس ارشد مديريت آموزشي دانشگاه شهيد باهنر كرمان akbari, somayeh , مهني، اميد نويسنده مدرس گروه علوم تربيتي دانشگاه پيام نور مركز كهنوج mehni, omid , مطهري نژاد، حسين نويسنده دانشگاه آزاد اسلامي واحد انار Motahhari, Hossein
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 21
كليدواژه :
اصول تعليم و تربيت اسلامي و هوش معنوي , دانشجويان دانشگاه شهيد باهنركرمان و بهره گيري از هوش معنوي
چكيده فارسي :
هدف كلي اين پژوهش بررسي رابطه كاربست اصول تعليم وتربيت اسلامي در كلاس درس با هوش معنوي دانشجويان دانشگاه شهيد باهنر كرمان است. روش پژوهش توصيفي ـ پيمايشي، و از نوع همبستگي است. جامعه آماري پژوهش را تمام دانشجويان دانشكده ادبيات دانشگاه شهيد باهنر كرمان تشكيل داده است. براي انتخاب نمونه آماري پژوهش از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي استفاده شد و 230 نفر از بين جامعه آماري به عنوان نمونه آماري پژوهش انتخاب شدند. براي جمع آوري داده هاي پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته كاربست اصول تعليم و تربيت اسلامي در كلاس درس و هم چنين پرسشنامه استاندارد هوش معنوي كينگ (2008) استفاده شد. يافته هاي پژوهش نشان داد كه هوش معنوي با اصل عدل، اصل آراستگي، اصل اصلاح شرايط، اصل مسيوليت، اصل تذكر، اصل مسامحت و اصل ابراز محبت رابطه مثبت و معني داري دارد اما با اصل عزت رابطه معنا داري ندارد. هم چنين براي آزمون رابطه كاربست اصول تعليم و تربيت با هوش معنوي دانشجويان از تحليل رگرسيون همزمان استفاده شد كه الگوي معناداري بهدست آمد. نتايج بررسي فرضيه فرعي اول نشان داد كه تفكر انتقادي وجودي با اصل عدل و آراستگي و اصلاح شرايط و مسيوليت و تذكر و مسامحت و محبت رابطه معني داري دارد و تنها با اصل عزت رابطه معنا داري ندارد.
چكيده لاتين :
This research is intended to study the relationship between application of Islamic educational principles in classrooms and students’ spiritual intelligence at Shahid Bahonar University. This is a descriptive-survey research using correlation method. Research population includes all the students at the faculty of humanities of Shahid Bahonar University. Stratified random selection method was used to make a sample group of 230. A researcher-made questionnaire of applying the Islamic educational principles in classrooms and King’s (2008) standardized spiritual intelligence questionnaire were employed to collect data. The results indicated that spiritual intelligence is significantly and positively related to the principles of justice, trimness, reforming the condition, responsibility, reminder, permissiveness, and sympathy. It was not significantly related to self-esteem. Synchronized regression analysis was employed to find the relationship between application of Islamic principles and students’ spiritual intelligence, which showed a significant relationship. The results relating to peripheral hypothesis indicated that critical though was significantly related to the principles of justice, trimness, reforming the condition, responsibility, permissiveness, and sympathy, it was not significantly related to self-esteem.
چكيده عربي :
انّ الهدف العام في هذه الدارسه هو بحث العلاقه باتّخاذ العمل في مبادي التعليم و التربيه الاسلاميّه في صفّ الدروس الي الذكا الروحيّه للطلاّب بجامعه الشهيد باهنر في كرمان. طريقه الدراسه وصفّيّه مساحيّه شكل التضامن. كان المجتمع الاحصاييّ للدراسه يولّف بالطلاّ كلّهم في كليه الآدب بجامعه الشهيد باهنر من كرمان. استفادت من طريقه اخذ النموذج صدفه طابقيّه لانتخاب النموذج الاحصاييّ في الدراسه و انتخب 230 شخصاً من خلال المجتمع الاحساييّ علي مثال النموذج الاحسايّي للدراسه. استفادت من الاستماره المصوغه بيد الباحث باسلوب اتّخاذ العمل في مبادي التعليم و التربيه الاسلاميّه في صفّ الدروس و كما افادت من الاستماره المواصفات الموحّده في الذكا الروحيّه من كينغ (2008) لجمع معلومات الدراسه. عرضت تواجدات الدراسه ان تكون للذكا الروحيّه علاقه ايجابيّه و ذات المعني الي مصدر العدل و مصدر الحسن و مصدر اصلاح الشروط و مصدر الاداره و مصدر التذكير و مصدر المسامحه و مصدر اظهار الحّب و لكنّها لم تكن الي مصدر العزّه علاقه ذات المعني. و كذا استفاد من تحليل رغرسيون وقتاً واحداً لاختيار العلاقه باتّخاذ العمل في مبادي التعليم و التربيه الي الذكا الروحيّه للطلاّب حيث حصلت علي قدوه ذات المعني. عرضت نتايج بحث الظنّيّه الفرعيّه الاولي ان يكون تفكير النقد الوجودي علاقه ذات المعني الي مصدر العدل و الحسن و اصلاح الشروط و الاداره و التدكير و المسامحه و الحبّ، بل انّما لم تكن علاقه ذات المعني الي مصدر العزّه.
عنوان نشريه :
پژوهش در مسائل تعليم و تربيت اسلامي
عنوان نشريه :
پژوهش در مسائل تعليم و تربيت اسلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 21 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان