عنوان مقاله :
البدايه النصيه في الخطاب الادبي: قصيده «غبار القوافل» لمحمود درويش نموذجاً
عنوان فرعي :
آغاز متن در گفتمان ادبي بررسي موردي «غبار القوافل» محمود درويش
پديد آورندگان :
خليل رمضان، شيروان نويسنده كارشناسي ارشد زبان و ادبيات عربي دانشگاه دمشق Khaleel Ramadan, Sherwan
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 2014 شماره 32
كليدواژه :
البدايه النصيه , محمود درويش , غبار القوافل
چكيده فارسي :
عنوان متن، آغاز و پايان آن، براي كشف رمز و راز زيبايي متن، راهبردي ومهم است. در اين ميان آغاز متن مهمترين نقش را به عهده دارد، زيرا آغاز متن نشانهاي زباني است كه معاني متن از دل آن زاده ميشود و بعد از عنوان، نخستين نقطه برخورد بين متن و خواننده است كه خواننده را به ادامه خواندن متن وادار ميگند يا از ادامه آن،بازميدارد. اين نوشته به دنبال كشف تواناييهاي آغاز متن در ايجاد متن ادبي است؛ آيا اين آغاز، چنين توانايي را دارد يا تنها نشانهاي زباني در ميان ديگر نشانههاي متن است؟ اگر از توانايي ايجاد متن ادبي برخوردار باشد، چگونه ميتواند معاني متن ادبي را شكل دهد؟ فرض آن است كه آغاز متن از چنين تواني برخوردار است و ديگر نشانههاي متن چه ساختاري و چه دلالتي از آن نشات ميگيرند. روش اين نوشته در طرح پرسش اصلي و پاسخ آن بر اساس روش نشانهشناسي است كه به پيوند بين نشانههاي يك متن را به عنوان يك شبكه متكامل، تحليل ميكند. اين نوشته با تعريف، انواع و كاركردها آغاز متن در شعر «غبار القوافل» محمود درويش، به شيوه توصيفي – تحليلي وبا تجزيه و تحليل آن معلوم روشن مي نمايد كه آغاز اين قصيده، به گونه چند وجهي، متن شعر را از ديدگاه ساختاري و دلالتي آفريده است؛ از لحاظ ساختاري واژگان آغازين متن گاه عيناً و گاه مترادفاتش در لابهلاي شعر به كار رفته و از لحاظ معنايي نيز هسته همهي درونمايههاي شعر را در آن نهاده است. ارتباط بين آغاز شعر و درونمايههاي آن، گوناگون؛ عام و خاص، كدگذاري، جابهجايي و ديگر ارتباطهاي آشكاري است كه متن را به آغاز آن پيوند ميدهد.
چكيده لاتين :
The literary text contains crucial strategic parts such as the title, the beginning and the conclusion that reveal its secrets (laden powers) and aesthetics. The beginning is the most important of these parts because it establishes the text as it is that linguistic sign from which textual connotations are generated. Therefore, studying the workings of textual beginning discloses the way textual connotations form. Besides, after the title the textual beginning is the first encounter between the reader and the text, either it allures him to continue reading the text or distances him/her, hence comes its importance. This reading aims at unveiling the capacity of textual beginning to establish the text: is it capable of establishing the text or is it just a linguistic sign like any other textual signs? If it can, how are textual connotations formed then? This reading presupposes that the beginning is capable of forming textual connotations as it is the sign from which all other signs, structurally and semantically, emerge. This reading while posing the issue of textual beginning is informed by the semiotic approach which studies the interconnection and correlation among signs of the text as a whole network. In order to disclose the workings of the beginning the nature of textual beginning including its definition, types, functions and limits are discussed. Then the textual beginning in Mahmoud Darwish’s poem “Qubar Al-Qauafil” will be studied to explore its capability of establishing the text. The study shows that it is a pluralistic beginning that establishes the text both structurally and semantically. As far as structure is concerned, the vocabulary of the beginning appear in the body of the text in the same wording or synonymously. As for the connotation, all themes of the text derived their connotations from the main focus of the beginning: forgetfulness, with variations the relation between the beginning and the textual themes.
چكيده عربي :
يتضمن النص الادبي مناطق استراتيجيه مهمه تضطلع بمهمه الكشف عن اسراره و جمالياته، كالعنوان و البدايه و الخاتمه، و تعد البدايه اهم تلك المناطق؛ كونها توسس النص من حيث انها العلامه اللغويه التي تتناسل منها دلالات النص، فالوقوف علي اسرار البدايه النصيه يكشف عن كيفيه تشكيل الدلالات، و من جانب آخر فانها اللقا الاول بين النص والقاري بعد العنوان. لذلك تسعي هذه القرا ه الي استنطاق قدره البدايه علي تاسيس النص؛ اهي قادره علي تاسيسه ام انها مجرد علامه لغويه كغيرها من علامات النص؟ واذا استطاعت تاسيس النص، فكيف تتشكل الدلالات النصيه اذن؟ تفترض القرا ه الراهنه انَّ البدايه قادره علي تشكيل الدلالات النصيه، من حيث انها العلامه التي تتشظي منها علامات النص جميعاً بنيهً ودلالهً. و قد اعتمدتْ هذه القرا ه علي المنهج السيميايي الذي يدرس التعالق بين علامات النص بوصفها شبكه متكامله. وسعياً للكشف عن اسرار البدايه تمَّ اخضاع البدايه النصيه في قصيده الشاعر محمود درويش (غبار القوافل) للمسا له؛ للكشف عن قدرتها علي تاسيس النص. فبدا انها بدايه متعديه، توسس النص بنيهً و دلالهً؛ فمن حيث البنيه ظهرت مفردات البدايه بلفظها او بما يرادفها في ثنايا النص، ومن حيث الدلاله استمدت ثيمات النص جميعاً دلالاتها من النواه القايمه في البدايه المتمثله في البوره: النسيان، وتعددت العلاقات القايمه بين البدايه وثيمات النص بين علاقه العموم بالخصوص، والترميز، والتحويل وسوي ذلك من العلاقات التي تدل بوضوح علي الترابط المتين بين الطرفين.
عنوان نشريه :
الجمعيه العلميه الايرانيه للغه العربيه و آدابها
عنوان نشريه :
الجمعيه العلميه الايرانيه للغه العربيه و آدابها
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 32 سال 2014
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان