جلوه عقلانيت در قصص قرآن

Manifestation of Intellectuality in the Stories of the Qurʹʹan

قرآن كتابي است كه انسان را به تفكر و تعقل درجهان هستي و آيات پروردگار عالم دعوت مي كند. قصص قرآن، بخش قابل ملاحظه اي از آيات قرآن را تشكيل مي دهند وهدف از نقل آنها بيداري انسان و عبرت گرفتن از سرنوشت پيشينيان است. قصه يكي از مصاديق هنر است كه در عرصه فرهنگ و انتقال مفاهيم انساني قدمتي كهن دارد و به طور غيرمستقيم و در قالبي جذاب و تاثيرگذار پيامي خاص را به مخاطب مي رساند و سازگارترين فرم كلامي با ذهن بشر است. مقاله حاضر ضمن اشاره اي كوتاه به مباني هنري قصه هاي قرآن، سعي در بررسي جايگاه عقل در آنها دارد با اين نگرش كه اين قصه ها در چارچوبي خاص و با تكيه بر عناصر مشخصي پرداخته شده است . پس از تعريفي كوتاه از عقل و عقلانيت، جلوه عقلانيت در قصص قرآن مورد تحليل قرارگرفته است.

The Qur’an is a book that makes manthink and contemplate about the universe and the Lord of the universe. Stories of the Qur’an constitute a significant portion of the Quranic versesand the aim of their narration is to awaken man and help him learn lessons from the fate of his predecessors. Fiction is a form of art which has been constantly used since a long time ago in the cultural arena to communicate human concepts. It transmits special massages in an attractive form and influential manner and is the most compatible verbal form with human mind. Following a brief look at the artistic essentials of the stories of the Qurʹan, the present article attempts to inspect the place of intellect in them considering that these storieshave been composed in a particular framework and with an emphasis on especial parameters. Then, intellect and intellectuality are briefly defined and themanifestation of intellectuality in the stories of the Qurʹan is evaluated.