عنوان مقاله :
روش تاريخ نگاري محمد بن جرير طبري (پيوند تاريخ و حديث)
عنوان فرعي :
Historiography method of Mohammad ebn Jarir Tabari (the link between history and Hadith)
پديد آورندگان :
محمودي، جلال نويسنده دانشگاه آزاد اسلامي نور ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 38
كليدواژه :
اسناد , تاريخ , حديث , تاريخ نگاري اسلامي , محمد بن جرير طبري
چكيده فارسي :
اين پژوهش در صدد است نشان دهد پيوند ميان تاريخ نگاري اسلامي و حديث نگاري (روايت حديث) تا چه اندازه عميق و ناگسستني بوده است. پژوهش حاضر از دو بخش تشكيل شده است: نخست پيوند ميان حديث و تاريخ مورد بررسي قرار مي گيرد، سپس به گوشههايي از روش تاريخ نگاري طبري به عنوان برجستهترين نماينده تاريخ نگاري روايي (محدثانه) پرداخته مي شود. به طور كلي محدثان كار خود را در دو سطح پي ميگرفتند: نخست همه احاديث چه صحيح و چه موضوع را جمعآوري مي كردند و سپس در سطح دوم آنها را مورد نقد و بررسي قرار ميدادند، تا سره را از ناسره جدا سازند. بنابر سطح اول، كار محدثان يك كار مقارنهاي درجه اول بوده است: محدث بايد روايات همه فرقهها و جريانها را ميشناخت و جمعآوري ميكرد، سپس وارد سطح دوم ميشد و دست به گزينش ميزد. طبري در تاريخش فقط به سطح اول كار محدثان پايبند بوده و وارد سطح دوم نشده است. اينك جا دارد با استفاده از روش نقد حديث، روايات تاريخ طبري دوباره مورد بازخواني قرار گيرد.
چكيده لاتين :
This research tries to show the link between Islamic Historiography and narrating Hadith is very deep and tied together. The presence research contains two parts: first it would examine the link between Hadith and History. Then it would proceed a parts of Tabari’s Historiography as a remarkable representation of Hadith Historiography. Generally works of Narrators (Mohadeth) were in two parts: first gather all Hadiths and then in second part analyzed and examined them, until separated good from bad. According to the first part narrators work is a simultaneity task: Narrator must know Hadiths of all sects and movements and gathered them. Then entered to second part and select some of them. Tabari in his history only was faithful to first part and never entered to second one. Now we must with utilizing from criticizing Hadith’s method reread Hadiths of Tabari’s History.
چكيده عربي :
هذه الدراسه تسعي الي ان تثبت انّ علاقه التاريخ الاسلامي وروايه الحديث وتدوينه كانت علاقه متماسكه عميقه. هذه الدراسه تتكوّن من جزيين: في الجز الاول ندرس الموضوع انطلاقا من الصلات القايمه بين الحديث والتاريخ ثمّ نعالج بعض الملامح من منهج التاريخ الطبري باعتباره ابرز معلم للتاريخ الروايي. هنا يجدر الاشاره الي انّ المحدّثين كانوا يعالجون امرهم علي الصعيدين الاثنين: في الصعيد الاول كانوا يجمعون الاحاديث كافه بغضّ النظر عن مدي صحّتها وفي الصعيد الثاني كانوا يقومون بالدراسه النقديه و ذلك لتمييز الاحاديث الصحيحه من الاحاديث المزوّره.علي الصعيد الاول كانت مهمّه المحدثين تسديد الخطي نحو المقارنه من الدرجه الاولي اي التعرّف علي الروايات المنقوله من الفرق و التيارات المختلفه وجمعها، ثمّ الخوض في المستوي الثاني وانتقا الاحاديث الصحيحه. هذا والطبري في تاريخه انّما يتمسّك بالصعيد الاول لعمل المحدّثين ولم يخض قطّ المستوي الثاني. ولهذا ييدو جديرا بنا اعاده النظر في صحّه ما ورد في كتاب الطبري وذلك من خلال الاستعانه بعلم نقد الحديث وانجازاته الكبيره.
عنوان نشريه :
مطالعات تقريبي مذاهب اسلامي
عنوان نشريه :
مطالعات تقريبي مذاهب اسلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 38 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان