بررسي عوامل جامعه‌شناختي رضايتمندي زنان از خانه‌داري (نمونه ي موردي شهر تهران)

Sociological factors of womenʹʹs satisfaction of Householding (case in Tehran)

مطالعات جامعه‌شناسان نشان مي‌دهد كه نقش زن خانه‌دار پيچيده است، به اين معنا كه گروهي از زنان آن را ارضاكننده مي‌دانند گروهي ديگر آن را يكنواخت و آزار دهنده ارزيابي مي‌كنند. اين مقاله كه مبنا بر پژوهش است، ميزان رضايت زنان نسبت به خانه‌داري را ارزيابي مي‌كند. مبناي نظري اين پژوهش نظريه ي رضايت "مازلو" است كه نيازهاي انسان را براي هماهنگي با شرايط كار در سه دسته خلاصه مي‌كند: «سطح اول: نيازهاي حياتي و زيستي؛ سطح دوم: نياز‌هاي ارتباطي؛ سطح سوم: نياز به شكوفا شدن استعدادها» بر اين اساس، هركاري كه سطوح بالاتري از نيازها را تامين كند، كاركنان آن داراي رضايت بيش تري هستند. روش تحقيق، كيفي و كمي (پيمايشي) است. حجم نمونه ي نهايي 390 نفر بوده است كه 300 نفر آن را زنان خانه‌دار و 90 نفر ديگر را نيز زنان شاغل تشكيل مي‌دهند. اين نمونه‌ها با استفاده از نمونه‌گيري خوشه‌اي چند مرحله‌اي از مناطق بيست گانه ي شهر تهران انتخاب شده‌اند. نتايج تحقيق بيانگر آن است كه زنان شاغل و خانه‌دار كار خانه را به كاري واقعي تعريف مي‌كنند و انتظاراتي كه از كار دارند اين است كه اولاً استقلال مالي و امنيت‌خاطر آنان را حفظ كند كه شامل همان نيازهاي سطح اول رضايتمندي شغلي است. در مرحله ي بعد كار هم باعث پيوندشان با ديگران شود و آن ها را از انزوا دور نمايد و هم نتيجه ي كارشان در اختيار كسي (همسر) قرار گيرد كه به او عشق مي‌ورزند كه با نيازهاي سطح دوم رضايتمندي مطابقت دارد و نهايتاً اين كه كار، توان و استعداد آن ها را به كار گيرد كه همان نيازهاي سطح سوم رضايتمندي است.

Sociological studies indicate that the role of household women is complex. Some women find it satisfying and others find it uniform and annoying. This article is based on research, which assesses satisfaction in women from housekeeping. Maslowʹs theory is the theoretical basis of this paper that summarize the human needs for coordination with working conditions in three categories: First level is the critical needs and Biological. Second level is communication needs. The third level is the requirement for talent flourish. Accordingly, whatever provide the needs of the higher levels, is more satisfactory. The considered research methods are both qualitative and quantitative approaches. The final sample size was 390 that consist of 300 household women and 90 employed ones. These samples were selected from twenty areas of Tehran using multistage cluster sampling. The results indicate that both employed and household women define the house work as a real work and their expectation is that, first, to maintain their financial independence and peace of mind which including the needs of the first level of job satisfaction. Second, they expect that the work causes making link with others and also make them away from isolationism and also their work make benefit for their love (spouse) which is corresponded with the second level of work satisfaction. Finally, they expect that work should utilize their talents. This is exactly the third level of work satisfaction.