عنوان مقاله :
در دفاع از مبناگروي: بررسي اشكالات كيث لرر بر مبناگروي
عنوان فرعي :
On behalf of foundationalism: an Investigation of Keith Lehrer’s Objections on foundationalism
پديد آورندگان :
عبداللهي، مهدي نويسنده - ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 12
كليدواژه :
مبناگروي خطاناپذيري , انسجامگروي , كيث لرر , موجهسازي
چكيده فارسي :
كيث لرر، با تفكيك مبناگروي خطاناپذير و خطاپذير از يكديگر، سه نقد عمده بر مبناگروي سنتي خطاناپذير دارد. وي در نقد اول بر آن است كه تنها تعداد بسيار اندكي از باورهاي پايه وجود دارند و اين تعداد محدود نميتواند بمثابه پايه نظام معرفت بشري قرار گيرد. وي در نقد دوم بر نحوه ابتناي باورهاي غيرپايه بر باورهاي پايه اشكال ميكند و، در نهايت، مهمترين دليل مبناگرايان بر لزوم پذيرش اين ديدگاه در توجيه معرفت را ـ كه «استدلال از راه دور و تسلسل» ميباشد ـ بدين صورت نقد ميكند كه سلسله موجهسازي باورها لازم نيست تا بينهايت استمرار داشته باشد يا بهنحو دوري به يكي از حلقات پيشين سلسله مستند شود بلكه اگر فرآيند موجهسازي در يك سياق اجتماعي انجام گيرد، وقتي به يك باور مورد توافق طرفين رسيد، اين جريان متوقف ميشود.
به اعتقاد نگارنده، هر سه نقد لرر ناتمام است. نخست آنكه لرر در بحث از باورهاي پايه از بديهيات عقلي بهكلي غفلت نموده است، دوم آنكه ارتقاي معرفتي از بديهيات به نظريات به كمك استدلال انجام ميگيرد و، در نهايت، صرف توافق طرفين بر يك باور هرگز به معناي موجه بودن آن نيست.
چكيده لاتين :
Having distinguished between corrigible foundationalism and incorrigible one, Keith Lehrer made three main objections to incorrigible traditional foundationalism. In the first objection he holds that there are only a very few basic beliefs and these limited basic beliefs cannot stand as foundation for the system of human knowledge. In the second objection he calls to question the way in which non-basic beliefs are based on basic ones. Finally in his third objection he criticized the most important argument of foundationalists in favor of their position in justification of knowledge i.e. argument from vicious circle and infinite regress. He tries to invalidate the argument with the clam that the justificatory chain need not go on ad infinitum or in circular way be justified on any previous knot but if justificatory process is made in a social context and when a belief is matter of agreement on both sides, the chain will come to halt.
All three objections of Lehrer seem to be flawed. To begin with, in discussing basic beliefs he totally neglected the role of rational self-evident propositions. Secondly the progressive epistemic transfer from self-evident to theoretical (derivative) proposition is made through argument and finally the mere agreement of rival sides on a given belief does not mean that it is justified.
چكيده عربي :
يفرق كيث ليهرر بين التاسيسيه التخطيييه و واللاتخطيييه و يورد ثلاث انتقادات علي التاسيسيه التخطيييه. فيقول في ملاحظته الاولي ان هناك عدد قليل جداً من العقايد الاساسيه و هذه لاتستطيع ان تكون اساساً للمعرفه البشريه. و ملاحظته الثانيه هي كيفيه ابتنا العقايد الاساسيه علي غير الاساسيه. و اخيراً ينتقد الدليل الاساس للقايلين بالمنهج التاسيسي- و هو دليل الدور و التسلسل- بانه لا يستلزم استمراريه التبرير الي غير النهايه او رجوعها الي الحلقات السابقه بنحو الدور، يل يمكن ان يكون التبرير في سلسله اجتماعيه و حينما وصل الي توافق عام سيتوقف.
اعتقد ان كلاً من الاشكاليات ليهرر غير تام. اولاً لانه غفل تماماً عن البديهيات العقليه في البحث عن العقايد الاساسيه. و ثانياً لان السير من البديهيات الي النظريات يتم عبر الاستدلال، و اخيراً لايستلزم من توافق الاطراف علي مسالهتبريرها.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 12 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان