بررسي و نقد رويكرد تاسيسي علم ديني

نظريه هاي متعددي درباره علم ديني طرح گشته است و همه آنها خواسته اند ميان مقتضيات دين و علم جمع نمايند يكي از نظريه هاي منسجم در اين حوزه ،رويكرد تاسيسي خسرو باقري مي باشد از اين رو ارزيابي اين نظريه مي تواند به پيشبرد تكوين علم ديني كمك كند و پژوهش حاضر بر آن بوده است اين نظريه را در ادامه نظريه هاي ديگر بررسي نمايد و پيشرفت و ناكامي ها آن را نشان دهد و با استفاده از شيوه تحليل محتوي به بررسي اين رويكرد پرداخته است و در نهايت به اين نتيجه رسيده است كه نظريه مزبور توانسته است بنيان منطقي و راهكارعملي مناسبي را براي علم ديني تدارك كند ولي نتوانسته است به اشكال نسبيت معرفت ، چگونگي ديني شدن آن پاسخ دهد.