شماره ركورد :
717911
عنوان مقاله :
رسانه و نقش آن در استحكام ساخت دروني انقلاب اسلامي: رويكردي گفتماني
عنوان فرعي :
Media and its Role in Strengthening the Internal Structure of the Islamic Revolution: A Discursive Approach
پديد آورندگان :
حسن خاني، محمد نويسنده دانشيار گروه روابط بين‌الملل دانشگاه امام صادق Hassan Khani, Mohammad , سعيدي، روح‌الامين نويسنده دكتري روابط بين‌الملل دانشگاه تهران Saeidi, Rooholamin
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1393 شماره 6
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
23
از صفحه :
87
تا صفحه :
109
كليدواژه :
جمهوري اسلامي , رسانه , گفتمان , هژموني , انقلاب اسلامي
چكيده فارسي :
با آنكه نقش بي‌بديل رسانه در قوام پديده‌هاي سياسي، انكارناپذير است (تاريخچه) اما تاثير آن، بر استحكام ساخت دروني انقلاب اسلامي، چندان شفاف نيست (مسيله) موضوعي كه تاكنون بر پايه نظريه گفتمان بررسي نشده است. (پيشينه) براي رفع اين ابهام، بايد به اين پرسش كه رسانه (متغير مستقل) چه تاثيري بر ساخت دروني انقلاب اسلامي (متغير وابسته) دارد؟ (سوال) پاسخ گفت. رسانه كه از ابزارهاي تحقق هژموني نظام‌هاي سياسي است مي‌تواند از رهگذر بازتوليد و پالايش مداوم دقايق يا وقته‌هاي گفتمان معنايي انقلاب اسلامي و حفظ مفصل‌بندي آنها حول‌ محور دال مركزي و كمك به ايجاد حالت رسوب‌شدگي با كاربرد تكنيك‌هاي برجسته‌سازي و حاشيه‌راني، از بي‌قراري اين دقايق گفتماني و بروز وضعيت از جاشدگي كه منجر به تزلزل، بي‌اعتباري و درنهايت زوال گفتمان انقلاب مي‌شود، جلوگيري كند. (فرضيه) نگارندگان در پي آن‌اند كه نشان دهند استحكام ساخت دروني انقلاب اسلامي منوط به تداوم جايگاه هژمونيك منظومه گفتماني آن است. (هدف) اين مقاله از حيث نظري بر شالوده نظريه گفتمان ارنستو لاكلا و شانتال موف و نظريه هژموني آنتونيو گرامشي استوار است و همه مباحث و استدلال‌ها و استنتاج‌ها تا انتها در همين چهارچوب نظري خواهد بود. (روش)كشف چيستي نقش رسانه در امر استحكام‌بخشي به ساخت دروني انقلاب اسلامي را مي‌توان يافته اصلي مقاله دانست. (يافته)
چكيده لاتين :
Despite the fact that the role of the media in strengthening political phenomena is undeniable (History) but its impact on the internal structure of the Islamic Revolution is not clear enough (Problem) an issue which is not investigated so far on the basis of the theory of discourse. (Background) To remove this doubt, the following question must be answered: what is the impact of media (the independent variable) on the internal structure of the Islamic revolution (the dependent variable)? (Question) Media that is one of the tools of the hegemony of political systems can prevent the instability of discursive subtleties and emergence of the state of dislocation which lead to instability, lack of validity and finally decline of the discourse of Revolution by rebuilding and constant purification of the delicacies and periods of times of the semantic discourse of the Islamic Revolution and protecting their structure around the central axis and contributing to creating the state of sedimentation by applying the techniques of highlighting and marginalization. (Hypothesis) The authors seek to show that the stability of the internal structure of the Islamic revolution depends upon the continuity of the hegemonic position of its discursive system. (Objective) The present paper is theoretically based on the discourse theory of Ernesto Laclau and Chantal Mouffe and the theory of hegemony of Antonio Gramsci and all conclusions will all be in this framework to the end of the paper. (Methodology) Discovering the nature of the role of media in strengthening the internal structure of the Islamic Revolution can be regarded as the main finding of the present article. (Findings)
چكيده عربي :
لا يمكن لاحدٍ انكار الدور الفريد الذي تلعبه وسايل الاعلام في هيكله الظواهر السياسيه، (التاريخ) لكنّ تاثيرها غير واضحٍ بما فيه الكفايه بالنسبه الي ترسيخ البنيه الداخليه للثوره الاسلاميه، (المساله) ولحدّ الآن لم يطرح هذا الموضوع للبحث والتحليل علي اساس نظريه الخطاب. (الخلفيه) ولاجل ازاله هذا الغموض لا بدّ من الاجابه عن السوال التالي: ما هو تاثير وسايل الاعلام (المتغيّر المستقل) علي البنيه الداخليه للثوره الاسلاميه (المتغيّر المرتبط)؟ (السوال) بما انّ وسايل الاعلام تعدّ من وسايل تحقيق سلطه النظام السياسي، فمن شانها ان تحول دون عدم استقرار دقايق الخطاب التي تسفر عن تزعزع خطاب الثوره الاسلاميه والتقليل من مدي اعتبارها، وبالتالي ازاله الخطاب الثوري من اساسه، وذلك من خلال اعاده انتاج وتنقيه القضايا الهامّه ودقايق الخطاب المفهومي للثوره الاسلاميه والحفاظ علي مفاصله الاساسيه وفق المحوريه الداله علي المركزيه، وعن طريق العمل علي ايجاد حاله الترسيخ باستخدام تقنيات الاظهار والابتعاد عن المسايل الهامشيه. (الفرضيه) قام الباحثان في هذه المقاله باثبات انّ ترسيخ اُسس البنيه الداخليه للثوره الاسلاميه مرهونٌ باستمرار مكانتها القياديه في منظومه الخطاب، (الهدف) ومن الناحيه النظريه فالمقاله ترتكز علي اساس نظريه الخطاب التي طرحها كلٌّ من ايرنستو لاكلا وشانتال موف والنظريه القياديه لانطونيو غرامشي، وجميع المباحث والاستدلالات والاستنتاجات المطروحه فيها تتمحور في هذا الاطار بالكامل. (الاسلوب) امّا النتيجه الاساسيه التي تمّ التوصّل اليها هنا فهي معرفه الدور الذي تودّيه وسايل الاعلام في ترسيخ البنيه الداخليه للثوره الاسلاميه. (النتيجه)
سال انتشار :
1393
عنوان نشريه :
پژوهش هاي سياست اسلامي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي سياست اسلامي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 6 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت