ارتباط بين توده چربي و بدون چربي با تراكم مواد معدني گردن استخوان ران زنان يائسه فعال و غير فعال

Relationship between Fat Mass (FM) and Lean Body Mass (LBM) with Femur Neck Bone Mineral Density (BMD) in Active and Non-active Postmenopausal Women

مقدمه: تحقیقات نشان داده اند كه بین وزن بدن كه متشكل از توده چربی و بدون چربی است و تراكم مواد معدنی استخوان ارتباط وجود دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین توده چربی و توده بدون چربی با تراكم مواد معدنی استخوان ران در زنان یائسه فعال و غیر فعال انجام شد. روش كار:این مطالعه توصیفی همبستگی در سال1390 بر روی 12 زن یائسه فعال و 12 زن یائسه غیر فعال انجام شد. توده چربی، توده بدون چربی و تراكم مواد معدنی استخوان ران آزمودنی ها با استفاده از دستگاه DEXA اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های كولموگروف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. میزان p كمتر یا مساوی 05/0 معنی­دار در نظر گرفته شد. یافته ها:در گروه زنان یائسه غیر فعال، بین توده چربی با تراكم مواد معدنی گردن استخوان ران ارتباط معنی داری وجود داشت (009/0=p، 713/0=r). در زنان یائسه فعال نیز بین توده بدون چربی (002/0=p، 795/0=r) و توده چربی (003/0=p، 624/0=r) با تراكم مواد معدنی گردن استخوان ران ارتباط معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: در زنان یائسه فعال، توده بدون چربی می­تواند به عنوان پیشگویی­كننده قوی تراكم مواد معدنی گردن استخوان ران در نظر گرفته شود. اما توده چربی فقط به عنوان عامل تعیین كننده تراكم مواد معدنی گردن استخوان ران در زنان یائسه غیرفعال است.

Introduction: Researches have shown that body weight composed fat mass (FM) and lean body mass (LBM) is related with bone mineral density (BMD). This study was performed with the aim to determine the relationship between FM and LBM with BMD of femur neck in active and non-active postmenopausal women. Methods: This correlation descriptive study was performed on 12 active and 12 non-active postmenopausal women in 2011. FM and LBM and BMD of femur neck of the subjects were measured by DEXA. Collected data were analyzed by SPSS software (version 16) and Smironov-Kolmogrov test, Pearson correlation test, and multiple regression. P ≤ 0.05 was considered significant. Results: There was significant relationship between FM with BMD of femur neck in non-active postmenopausal women group (r = 0.713, P = 0.009). Also, there was significant relationship between FM and LBM with BMD of femur neck in active postmenopausal women (r=0. 624, P=0.03 and r =0.793, P=0.002).  Conclusions: In active postmenopausal women, LBM can be considered as strong predicting of BMD of femur neck, but FM is just as determinant factor of BMD of femur neck in non-active postmenopausal women.