شماره ركورد :
718512
عنوان مقاله :
اختلالات حسي در پاي مبتلايان به مولتيپل ‌اسكلروزيس و ارتباط آن با تعادل و كيفيت زندگي
عنوان فرعي :
Foot sensory impairment and its relationship with balance and quality of life in people with multiple sclerosis
پديد آورندگان :
فرشته‌نژاد، نيلوفر نويسنده 1. كارشناس اعضاي مصنوعي و وسايل كمكي، مركز تحقيقات اختلالات اسكلتي و عضلاني، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، اصفهان، ايران , , صادقي، ابراهيم نويسنده دكتراي اعضاي مصنوعي و وسايل‌ كمكي، مركز تحقيقات اختلالات اسكلتي و عضلاني، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، اصفهان، ايران (نويسنده مسوول). Email: sadeghi@rehab.mui.ac.ir , , جمالي، اكرم نويسنده 1. كارشناس اعضاي مصنوعي و وسايل كمكي، مركز تحقيقات اختلالات اسكلتي و عضلاني، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، اصفهان، ايران , , اعتمادي‌فر، مسعود نويسنده 2. استاد، متخصص داخلي مغز و اعصاب، مركز تحقيقات مغز و اعصاب، كميته تحقيقات مولتيپل اسكلروزيس، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، بيمارستان الزهرا (س)، اصفهان، ايران ,
اطلاعات موجودي :
دو ماهنامه سال 1393 شماره 37
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
10
از صفحه :
627
تا صفحه :
636
كليدواژه :
اختلالات حسي , تعادل , كيفيت زندگي , مولتيپل اسكلروزيس
چكيده فارسي :
چكيده مقدمه: اختلالات حسي از عوارض مهم ابتلا به مولتيپل ‌اسكلروزيس محسوب مي‌گردد. براساس شواهد موجود در افراد سالمند و نيز افراد مبتلا به ديابت و يا بيماري‌هاي نورولوژيك سيستم اعصاب‌مركزي (مثل سكته‌ مغزي)، كاهش حس ناحيه‌پا (Foot) مي‌تواند اثرات منفي بر تعادل، تحرك و كيفيت زندگي افراد به‌جاي گذارد. با اين وجود مطالعات حسي روي افراد مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس كمتر بر كيفيت حس ناحيه پا متمركز شده است. هدف از اين مطالعه بررسي فراواني اختلالات حسي در پاي افراد مبتلا به مولتيپل‌ اسكلروزيس و ارتباط آن بر تعادل و كيفيت زندگي اين افراد مي‌باشد. مواد و روش‌ها: در يك مطالعه توصيفي- تحليلي، مقطعي آينده‌نگر 60 فرد مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس با ميانگين سني 8/8 ± 4/36 سال و يك گروه 30 نفره از افراد سالم با ميانگين سني 6/9 ± 1/32 سال از طريق نمونه‌گيري آسان شركت داده شدند. ارزيابي حسي اين افراد شامل بررسي حس ظريف پاي افراد و حس تشخيص موقعيت مفاصل مچ پا و اولين متاتارسوفالنژيال صورت گرفت. و از تست‌هاي حداكثر دسترسي قدامي (Forward reach test) و سنجش زمان بلند شدن از روي صندلي و راه‌رفتن (Timed up and go) براي ارزيابي تعادل افراد استفاده شد. در آخر براي بررسي كيفيت زندگي افراد پرسشنامه SF-36 تكميل گرديد. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه ?3/68 از افراد مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس از نظر حس ظريف و ?3/63 از آن‌ها از نظر حس عمقي دچار درجاتي از اختلالات حسي مي‌باشند. مقايسه‌هاي آماري كاهش معنادار متغيرهاي تعادلي را در افراد مبتلا به مولتيپل‌ اسكلروزيس نسبت به گروه كنترل نشان داد. آزمون‌هاي همبستگي بيانگر ارتباط معنادار و معكوس ميان اختلالات حسي با متغيرهاي تعادلي و هم‌چنين كيفيت زندگي افراد مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس بود (01/0P < ). نتيجه‌‌گيري: مقايسه‌ي داده‌هاي حاصل از آزمون‌هاي حسي، تعادلي و كيفيت زندگي بيانگر كاهش معنادار اين متغيرها در افراد مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس بود (01/0 P < ). مهم‌ترين يافته حاصل از اين پژوهش حاكي از فراواني نسبتاً بالاي اختلالات حسي در پاي افراد مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس و وجود ارتباطات معكوس ميان اختلالات حسي با تعادل و هم‌چنين كيفيت زندگي در اين افراد مي‌باشد. بر اساس اين نتايج، توجه بيشتر به ارزيابي و درمان اختلالات حسي جهت بهبود تعادل و كيفيت زندگي مبتلايان به مولتيپل‌ اسكلروزيس توصيه مي‌گردد. كليد واژه‌ها: مولتيپل اسكلروزيس، تعادل، كيفيت زندگي، اختلالات حسي
چكيده لاتين :
Abstract Introduction: sensory impairment is a major complication following Multiple sclerosis (MS). The role of foot sensation in balance and quality of life has been previously documented in elders and people with diabetes and neurological conditions (i.e. Stroke). However less attention has yet been paid to people with MS. This study was to define the prevalence of foot sensory impairments in people who had MS and to investigate its relationship with balance and quality of life (QoL) outcomes. Materials and methods: Sixty people diagnosed by Multiple sclerosis (52 female/ 8 male, Mean age ± SD; 36.4 ± 8.8 years, BMI ± SD; 23.3 ± 4.0 Kg/m2) and a group of thirty healthy volunteers (25 female/ 4male, Mean age ± SD; 32.1 ± 9.6 years, BMI ± SD; 23.6 ± 4.5 Kg/m2) were recruited in an observational cross-sectional study. Sensory assessments were included light touch test at the foot and proprioception test at the ankle and metatarsophalangial joints. The “Forward Reach Test” (FRT) and “Timed Up and Go” (TUG) tests also were used to assess their balance. At last, SF-36 questionnaire was filled up to quantify the QoL. Results: Findining indicated that 68.3% of people with MS had degrees of light touch impairment and 63.3% of them had impairments in proprioception. Significant differences have been shown between the balance and QoL parameters of healthy and MS groups (P < 0.01). Foot sensation was directly associated with balance performance and QoL scores in people with MS (P < 0.01). Conclusion: There was a significant difference between the balance and QoL parameters of people with MS and healthy subjects (P < 0.01) which was associated with their foot sensation. This result suggests that people with sensory problems at their feet have a reduced balance and QoL. More attention should be paid therefore to the sensory problems at the foot while planning a rehabilitation program for people with MS. Key Words: Multiple sclerosis, Balance, Quality of life, Sensory impairment
سال انتشار :
1393
عنوان نشريه :
پژوهش در علوم توانبخشي
عنوان نشريه :
پژوهش در علوم توانبخشي
اطلاعات موجودي :
دوماهنامه با شماره پیاپی 37 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت