عنوان مقاله :
مانيِ شاهنامه زروانيست
عنوان فرعي :
Mani in Shahnameh belongs to Zorvanism
پديد آورندگان :
اردستاني رستمي، حميدرضا نويسنده استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي – دانشگاه آزاد اسلامي – واحد دزفول. ايران. Ardestani Rostami , Hamid Reza
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1393 شماره 18
كليدواژه :
Urmazd , Zorvanism , انديشه زرواني , اهريمن , اورمزد , دو بن گرايي , ماني , Ahriman , Dualism , Mani
چكيده فارسي :
يكي از كيش هاي باستاني ايران كه روزگاري قلمروِ خود را در بيرون از ايران نيز گستراند، كيش مانيست. ماني در پايان حكومت اشكاني، در مردينويِ بابل ديده به جهان گشود و در آن جا مدّعيِ پيام بري شد؛ امّا مطابق با شاهنامه، او نقّاشي است چربدست، كه از چين در دوره شاپور ذوالاكتاف به ايران آمده است. نه تنها اين اطّلاعات شاهنامه درباره ماني نادرست است؛ بلكه آن چه موبدِ مناظره كننده با او نيز، بِدو نسبت مي دهد و فردوسي آن را نقـل مي كند، باورهايِ مانوي نيست؛ موبد او را معتقد به خدايي معرّفي مي كند كه نور و ظلمت از بطن آن بيرون آمده است. ايـن انديشه كه موبد، ماني را بِـدان متّهم مي كند، متعلّق به انديشه زروانيست كه خودِ مانويان به اين باورِ زرواني تاخته اند. آنان، مطابق با متني مانوي معتقدند كه اگر بپذيريم اورمزد و اهـريمن از يك بطن بيرون شدند و آن گـونه كـه زروانيان مي گويند، ديوي به اورمزد، راه انداختنِ جهان را آموخته باشد، اين بِدان معني است كه خوبي و بدي به هم آميخته است و هيچ يك از دو بن، ذاتاً خوب يا بد؛ آگاه يا ناآگاه نيست و اين عدم را لازم خواهد كرد؛ زيرا ديگر قانون علّيّت معنا نخواهد داشت. موبد در ادامه سخن پيشين (ماني را معتقد به خدايي كه اورمزد و اهريمن از آن برون آمده، دانستن) كه هم راه با سرزنش است، خطاب به ماني مي گويد كه اگر اهريمن جفت يزدان باشد؛ پس مي توان، شب، نماد اهريمن را به مانندِ روز، نمادِ اورمزد پنداشت و تفاوتي در راستي و ناراستي نـديـد. آن چه موبد درباره اعتقاد ماني مطرح مي كند و به نقد آن مي پردازد، همان انتقاديست كه مانويان درباره ايـن انديشه زرواني بـاز گفته اند.
چكيده لاتين :
One of ancient sects of Persia which once spread its realms outside Iran is the Manichean sect. Towards the end of Ashkanians’ reign in Babylonian Mardinu Mani was born and claimed himself a prophet but according to Shahnameh, he is a skilled painter who came from China to Iran during the Shapur Zolaktaf’s era. This information is not only incorrect but also according to the remarks attributed to Mani in a debate and provided by a certain Zoroaster priest about which Ferdowsi gives its account his statements do not agree with the Manichean beliefs. The priest introduces Mani as a believer in a God out of which light and darkness emerged from its core. This belief which the priest condemns Mani for belongs to Zorvanism and Manicheans themselves are hostile towards it. According to the Manavi text, they believe that if we accept Urmazd and Ahriman to be emerged from one entity and as the Zorvanists think a demon taught Urmazd to run the world, that is to say that good and evil are intermingled and neither part is absolute good or evil, nor conscious or unconscious and this necessitates nothingness since the law of causality no longer is applicable.. The priest continues his reproach and tells Mani that if Ahriman is a twin of Urmazd, then one can regard night, a symbol of Ahriman as day, a symbol of day therefore one cannot distinguish between truthfulness and untruthfulness. The priest’s account about Mani’s beliefs and his criticism is the same criticism that followers of Mani tell about Zorvanism.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب حماسي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب حماسي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 18 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان