عنوان مقاله :
بنيادهاي فلسفي علوم انساني
پديد آورندگان :
عبداللهي، مهدي نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 69
كليدواژه :
انسانشناسي , كمال حقيقي انسان , معرفتشناسي , هستيشناسي , علوم انساني
چكيده فارسي :
چكيده
در اين مقاله ابتدا علوم انساني به دو دسته نظري (توصيفي) و عملي (ارزشي) تقسيم شدهاند. علوم انساني نظري به دنبال شناخت و توصيف ساحتي از ساحتهاي فردي، اجتماعي، عيني و اعتباري انساناند؛ اما علوم ارزشي به دنبال ارايه نظاممند گزارههايي جهت تنظيم رفتارهاي انساني ميباشند.
در ادامه بر مبناي تحليل فلسفي رفتارهاي ارادي انسان، نقش هدف در علوم انساني به تصوير كشيده ميشود. بنا بر فلسفه اسلامي، انسان در رفتارهاي ارادي خود «فاعل بالقصد» بوده، آنها را براي دستيابي به هدفي انجام ميدهد. خواسته فاعل، رسيدن به هدفي خاص ميباشد، اما از آنجاكه هدف مزبور، بدون انجام فعلي بهخصوص محقق نميشود، شوق فراچنگآوردن آن هدف (= علت غايي) سبب آن فعل ميشود. بنابراين ارزش فعل ارادي، تابع ارزش هدف مترتب بر آن است.
بر اين اساس، تاسيس علوم انساني، مبتني بر ترسيم هدف نهايي از وجود انسان و نيز اهداف مياني متناسب با آن است؛ اما ترسيم اين اهداف، خود، مستلزم شناخت حقيقت وجود انسان است؛ تا ندانيم حقيقت انسان چيست، نميتوانيم بدانيم انسان چه بايد بشود. اما انسانشناسي نيز به مثابه بحثي فلسفي، خود نيازمند مباني هستيشناختي و معرفتشناختي است.
نتيجه آنكه علوم انساني كاربردي مبتني بر علوم انساني توصيفي و آنها نيز مبتني بر انسانشناسي فلسفي، هستيشناسي و معرفت شناسياند؛ از اينرو ترميم گزارههاي علوم انساني موجود يا تاسيس علوم انساني اسلامي را بايد از بنيادهاي اين علوم آغاز كرد.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 69 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان