Ethics and Mind Theory in Stichʹʹs Philosophy; Moral Psychology and Cognitive Sciences United

اخلاق و نظريه ي نفس در انديشه ي استيچ: آوردگاه روان شناسيِ اخلاق و علوم شناختي

استيفن استيچ، يكي از نام دارترين روان شناسان و فيلسوفان حوزه هاي اخلاق و ذهن است. وي با بهره گيري و تلفيق سنت هاي روان شناسانه و فلسفي در حوزه هاي مذكور به مرجع بسياري از پژوهش هاي معاصر در روان‌شناسي اخلاق و فلسفه ي ذهن بدل گشته است. پژوهش حاضر با ادعاي اينكه نفس شناسي، جهان شناسي و خداشناسي فيلسوفان، سامان نظريه ي اخلاق آنان را برخواهد ساخت، به تاثير نظريه ي نفس استيچ در نظرگاه اخلاقيِ وي خواهد پرداخت. براين اساس، نخست به تحليل فرااخلاقِ نظريه ي اخلاق وي در دو ساحت معرفت‌شناسي و وجودشناسي پرداخته و سپس با ارزيابي نفس شناسي وي، درصدد يافتن نسبت هاي مابعدالطبيعي ميان نفس شناسي و نظريه ي اخلاقِ وي برخواهيم آمد. در پايان با اشاره به‌اينكه تلقيِ غير دوگانه انگار و شناختي استيچ در نفس شناسي، چگونه ساحت هاي يادشده را متاثر نموده، به نگرش وي مبني بر گذار از روان شناسي متعارف اخلاق به روان شناسيِ شناختي و رهيافت هاي آزمايشگاهيِ وي در سامانِ نظريه ي اخلاق خواهيم پرداخت.

Stephen Stich is one of the most outstanding psychologist and philosophers in the both ethics and mind fields. He merged psychological and philosophical traditions into one and became the source of many studies in moral psychology and philosophy of mind. This article claimed that theory of mind, theory of world, and theology of every philosopher would construct their moral theory. By such a view, we will first analyze the meta-ethics of stich’s theory in both ontological and epistemological aspects and then try to find the metaphysical connections between his mind theory and ethics. Finally, we will mention how such a cognitive and non-dualistic approach can shape those aspects and give Stich a permission to overcome folk psychology and find his way into cognitive psychology and experimental approaches in constructing his ethical theory.