عنوان مقاله :
تحليل جامعهشناختي توسعهنيافتگي ملل مسلمان و راههاي برونرفت از آن از منظر علامه اقبال لاهوري
عنوان فرعي :
Sociological Analysis of Underdevelopment of Muslim Nations and its Solutions from Allameh Iqbal Lahori’s viewpoint
پديد آورندگان :
جمشيديها، غلامرضا نويسنده دانشكده علوم اجتماعي، دانشگاه تهران , , پيري، صديقه نويسنده دانشجوي دكتري جامعهشناسي توسعه دانشگاه تهران Piri, Sedigheh
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 17
كليدواژه :
اقبال لاهوري , خودي و بيخودي , توسعهنيافتگي , سلطه , وابستگي , شرق , تحليل جامعهشناختي
چكيده فارسي :
علامه اقبال لاهوري (1317 ـ 1256) تحت تاثير اوضاع نابهنجاري كه گريبانگير جهان اسلام شده بود و نيز با آگاهي و درك عميقي كه از مباني فكري دنياي شرق و غرب داشت خود را متعهد به سرنوشت انسان مسلمان ميدانست. مهمترين سوالاتي كه اين مقاله بر آن است تا بدانها پاسخ دهد، عبارتند از: علامه اقبال چه عواملي را موجب توسعهنيافتگي مسلمانان ميداند؟ راهكارهاي وي براي برونرفت مسلمانان از اين توسعهنيافتگي چيست؟ آيا ميتوان واقعيتهاي موجود در كشورهاي مسلمان عصر حاضر را با انديشههاي اقبال تفسير كرد و آيا ميتوان جامعه ايدهآل اقبال را در شرق يافت؟ چارچوب نظري تحقيق ملهم از مكتب وابستگي بهخصوص نظريات پل باران است. روش پژوهش كتابخانهاي است. در اين مقاله عوامل توسعهنيافتگي مسلمانان در قالب دو بخش دروني و بيروني و راهكارهاي رهايي در دو سطح كلان و خرد تقسيمبندي شدهاند.
چكيده لاتين :
Influenced by abnormal situations afflicting Islam world, and also having a deep awareness and understanding of intellectual principles of west and east, Allameh Iqbal Lahori (1256-1317) saw himself committed to the Muslim’s faith. The main questions which the paper attempts to provide answers for include: what factors are known for Allameh Iqbal to be the causes of the Muslim’s underdevelopment? What are his proposed solutions for this underdevelopment? Is it possible to interpret the present realities in the contemporary Muslim countries by Iqbal’s thoughts and whether it is possible to find Iqbal’s ideal society in east or not. The theoretical framework of the study is taken from dependency school especially Paul Baran`s opinion. The study has a library method. The factors of the Muslims’ underdevelopment are divided into two internal and external parts and the solution strategies divided into two micro and macro levels.
چكيده عربي :
كان العلامه اقبال اللاهوري (1256 ـ 1317) بتاثير من الاوضاع المترديه التي كان يعاني منها العالم الاسلامي و كذلك انطلاقا من وعيه و ادراكه العميق للاسس الفكريه العالميه بالشرق و الغرب، يري نفسه ملتزما بمصير الانسان المسلم. من اهم الاسيله التي يسعي المقال للاجابه عليها عباره عن: ماهي العوامل الموديه الي عدم تطور و تنميه المسلمين من وجهه نظر العلامه اقبال؟ ما هي حلوله لخروج المسلمين من دايره عدم التنميه هذه؟ هل يمكن تفسير الحقايق الموجوده في البلدان المسلمه بالعصر الحاضر علي ضو افكار العلامه اقبال و هل يمكن ايجاد المجتمع المثالي للعلامه اقبال في الشرق؟ الاطار النظري للبحث مستلهم من مدرسه التبعيه لاسيما نظريات بول باران و اسلوب البحث يعتمد علي مراجع المكتبات. تم في هذا المقال تقسيم عوامل عدم تنميه و تقدم المسلمين في اطار قسمين هما العوامل الداخليه و الخارجيه و سبل الخلاص علي مستويين جزيي و كلي.
عنوان نشريه :
تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي
عنوان نشريه :
تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 17 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان