تاثير هوش سازماني و سرمايه فكري بر قابليتهاي كارآفريني دانش اعضاي هيات علمي دانشگاه شهركرد

اين مقاله كه به تبيين تاثير هوش سازماني و سرمايه فكري بر قابليت‌هاي كارآفريني دانش اعضاي هيات علمي پرداخته است، درصد است تا رابطه هوش سازماني و سرمايه فكري را با قابليت‌هاي كارآفريني دانش مورد بررسي قرار دهد. طرح آن از نوع توصيفي بوده كه به روش همبستگي انجام گرفته است. جامعه تحقيق را كليه اعضاي هيات علمي دانشگاه شهركرد تشكيل مي‌دهند كه از ميان آ‌ن‌ها تعداد 189 نفر به روش طبقه‌اي و از گروه‌هاي مختلف آموزشي انتخاب و اطلاعات مورد نياز نيز از طريق سه پرسشنامه گردآوري شده است، نهايتاً داده‌هاي به دست آمده با استفاده از آزمون T، همبستگي و رگرسيون چندگانه تجزيه و تحليل و نتايج زير به دست آمده است: ميانگين كليه مولفه‌هاي هوش سازماني و قابليت‌هاي كارآفريني دانش(كلي) بالاتر از ميانگين است؛ با وجودي كه ميزان سرمايه فكري(كلي) بالاتر از ميانگين است اما ميانگين مولفه سرمايه رابطه‌اي بالاتر از ميانگين نشده است؛ بين هوش سازماني(كلي) با قابليت‌هاي كارآفريني دانش(كلي) رابطه‌اي معنادار و از بين مولفه‌ها نيز مولفه تمايل به تغيير بيشترين رابطه و مولفه جرات و شهامت و اتحاد و توافق هيچ گونه رابطه‌اي با قابليت‌هاي كارآفريني دانش نداشته است؛ بين سرمايه فكري(كلي) با قابليت‌هاي كارآفريني دانش(كلي) در اعضاي هيات علمي رابطه معناداري وجود دارد و نهايتاً اين كه 41 درصد از تغييرات مربوط به قابليت‌هاي كارآفريني دانش اعضاي هيات علمي دانشگاه شهركرد با هوش سازماني و سرمايه فكري توضيح داده مي‌شود.

This Article explains the relationship between intellectual capital and organizational intelligence with Knowledge Entrepreneurship capabilities among faculty member; this is followed to the relationship between organizational intelligence and intellectual capital with the ability to Knowledge entrepreneurship view University faculty members to examine. Its design was a descriptive that was conducted by correlational study. The research population is all faculty members shahrekord Universityʹs that Among them, 189 Academic Member of different Department was selected. Required information was also collected through three questionnaires; finally, the data obtained were analyzed using the t test, correlation and multiple regressions. Some of its findings are as follows: mean of all organizational intelligence components organization and would like to change out the components is higher than other components; Intellectual capital (general) is than the mean, but the average relationship capital is above average; knowledge Entrepreneurship capabilities (General) in University faculty members is above average; Between organizational intelligence (generic) with knowledge Entrepreneurship capabilities (General) there is a significant relationship And the componentʹs courage and willingness to change, the highest relationship and union have not agreed to any relationship; Between intellectual capital (general) with the knowledge Entrepreneurship capabilities (General) there is a significant relationship and Finally, 41% of the variation associated with entrepreneurial capabilities of faculty members with the intellectual capital and organizational intelligence can be explained