مباني فلسفي ـ سياسي حاكميت در انديشه اسلامي و سكولار با رويكرد انقلاب اسلامي

Philosophical and Political Foundations of Sovereignty in Islamic and Secular Thought with Islamic Revolutionʹʹs Approach

پذيرش حاكميت به‌ عنوان يك قدرت برتر در انديشه سكولاريسم در عرصه سياست و حكومت و عدم پذيرش حاكميت به عنوان يك قدرت برتر در انديشه اسلامي در عرصه حكومت به سبب تفاوت در مباني آن است و اين تفاوت به لحاظ اختلاف نظر در فلسفه سياسي اسلامي با فلسفه سياسي سكولاريسم است. بينش اسلامي تصويري از حاكميت را ارايه مي‌دهد كه در آن، ملت گرچه خود بر سرنوشت خويش حاكم مي‌گردد، اما در پديداري اين حكومت، نگاهي به آسمان دارد و آن را از جانب خداوند تلقي مي‌كند. بنابراين اسلام از حاكميتي سخن مي‌گويد كه منطبق بر هيچ يك از انديشه‌هاي سكولار نيست.

To accept sovereignty as a supreme power by seculars in the field of politics and not accepting the sovereignty as a supreme power in the field of ruling is derived from their difference in their bases i.e. difference in Islamic political philosophy and secular political philosophy. Islamic viewpoint depicts the ruling such that although the nation decides its destiny, but has a glimpse on heavens to form this ruling and considers it from God. Therefore Islam speaks of a ruling which does not comply with any secular thoughts.