اثربخشي آموزش مهارت‌هاي جنسي متمركز بر طرحواره‌هاي شناختي بر بهبود كنش‌وري جنسي دانشجويان متأهل زن

The Effectiveness of Sexual Education Focused on Cognitive Schemas, on the Improvement of Sexual Functioning among Female Married Students

مقدمه: فعالیت جنسی نقشی تعیین‌كننده در سلامت انسان دارد و به نظر می‌رسد كه آموزش مهارت‌های جنسی می‌تواند كیفیت رابطه زناشویی را بالا ببرد. هدف: تعیین تأثیر آموزش مهارت‌های جنسی متمركز بر طرحواره‌های شناختی بر بهبود كنش‌وری جنسی دانشجویان متأهل زن. روش: این مطالعه نیمه‌تجربی كه از نوع پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه كنترل بود؛ شامل 28 دانشجوی زن متأهل دانشگاه فردوسی مشهد بود؛ كه به صورت تصادفی در دو گروه 14 نفری توزیع شدند. گروه آزمون به مدت 8 جلسه تحت آموزش مهارت‌های جنسی قرار گرفتند و میزان كنش‌وری جنسی قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه شاخص عملكرد جنسی زنان FSFI اندازه‌گیری شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 16 با آزمون آماری تی‌مستقل صورت گرفت. یافته‌ها: نتایج آزمون تی‌مستقل نشان داد كه بین دو گروه از لحاظ نمره كلی كنش‌وری جنسی و مؤلفه‌های میل جنسی، تحریك روانی، رطوبت، ارگاسم و رضایتمندی جنسی تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری كه نمرات گروه آزمون در تمامی موارد مذكور به طور معناداری بیشتر از گروه كنترل بود (001/0p<)؛ اما تفاوت معناداری بین دو گروه برای مؤلفه درد جنسی وجود نداشت. نتیجه‌گیری: با توجه به این كه پژوهش حاضر نشان داد كه آموزش مهارت‌های جنسی متمركز بر طرحواره‌های شناختی، شیوه مؤثری برای بهبود كنش‌وری جنسی می‌باشد؛ پیشنهاد می‌شود در راستای ارتقای روابط زوجین مورد توجه درمانگران بالینی قرار بگیرد.

Background: Sexual relationship plays a decisive role in human’s health and it seems that sexual education can enhance the quality of sexual relationship. Aim: Investigating the effectiveness of sexual education focused on cognitive schemas, on the improvement of sexual functioning of female married students. Methods: This research was carried out semi-experimentally and a pretest-posttest designed control group was used. A total of 28 persons were selected and put into two groups. Sexual education was offered to the experimental group for eight 90-minute sessions. In both groups, the degree of sexual functioning was measured and registered before and after intervention using women’s sexual functioning index questionnaire (FSFI), and was analyzed with SPSS version 16 and t-test. Results: T-test results showed significant relationship between the two groups in the overall scores of sexual functioning, sexual desire components, psychological arousal, moisture, orgasm and sexual satisfaction, in a way that in all cases the scores of the experimental group were significantly higher than those of the control group (p<0.001). However, t-test reported no significant difference between the two groups in terms of sexual pain component Conclusion: The present research demonstrated that sex education with focuse on cognitive schemas was an effective method for improving sexual functioning, and therefore, it is proposed that this matter should be taken into consideration by clinical therapists for enhancing the quality of couples’ relationships.