شماره ركورد :
731821
عنوان مقاله :
اخلاق و فرزانگي از منظر فارابي و كنفوسيوس
عنوان فرعي :
Ethics and Sagacity in View of Farabi and Confucius
پديد آورندگان :
رستميان، محمدعلي نويسنده استاديار دانشگاه اصفهان. ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 2
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
تعداد صفحه :
31
از صفحه :
123
تا صفحه :
153
كليدواژه :
اخلاق , بي تقوا , جن , فارابي , رييس اول , فرزانگي , كنفوسيوس , مدينه فاضله
چكيده فارسي :
تحقيق حاضر با مقايسه اخلاق و فرزانگي در دو نظام فلسفي فارابي و كنفوسيوس، به بررسي تحليلي نقش و جايگاه اخلاق در اين دو نظام پرداخته است. ابتدا هر يك از دو نظام فلسفي را با توجه به تاكيدهايشان بر مفاهيم اخلاقي خاص، بررسي كرده، سپس به نتيجه‌گيري پرداخته‌ام و شباهتها و تمايزهاي اين دو نظام فلسفي را بررسي نمودهام. نظام فلسفي فارابي نظامي مبتني بر حكومت «رييس اول» است كه از لحاظ كمالات عقلاني به عقل فعال متصل شده است و ميتواند حقايقي را دريافت كند كه سعادت انسان بر آن متوقف است و آن‌گاه مي‌تواند مردم را به سوي آن هدايت كند. مدينه فاضله تحت رهبري رييس اول است كه نبي يا فيلسوفي كه به كمال عقلاني رسيده است فضايل اخلاقي را در جامعه گسترش ميدهد، و با همكاري و همياري افراد آن، به سعادت حقيقي خويش نايل ميشود. نظام فلسفي كنفوسيوس، نظامي است تحت رهبري انسان فرزانهاي كه به كمالات نظري و عملي نايل شده است و ميتواند جامعه انساني را به سعادت برساند. هر دو نظام فلسفي، هدف خود را تربيت انسان و كمال او ميدانند، هر دو نگرشي جامعهگرا دارند و اخلاق و سياست را به هم پيوند مي‌زنند. اما فارابي هدف از تربيت انسان در مدينه فاضله را سعادت اخروي ميداند، در حالي كه كنفوسيوس به سعادت دنيوي ميانديشد. نظام فلسفي فارابي، اتحاد فلسفه و دين را مطرح ميكند؛ در حالي كه نظام كنفوسيوسي نظامي عقلاني است. همچنين اين دو نظام در نقش حاكم فرزانه در جامعه متفاوت هستند. فارابي مدينهاي را كه هيچ گونه حاكم فرزانه در آن حاكم نباشد، «مدينه جاهله» ميداند كه نميتواند انسان را به كمال برساند؛ اما كنفوسيوس به هر حال براي حاكم فرزانه در جامعه نقش مثبتي قايل است.
چكيده لاتين :
This article attempts to compare the ethics and sagacity in Alpharabius and Confucian philosophical system and investigate the role and status of ethics in these two systems analytically. Each of the two systems with respect to their emphasis on certain ethical concepts and similarities and distinctions existing between them will be investigated in this article. Alpharabius philosophical system is based upon the ruling of the “First Ruler” whose intellectual perfection has been connected to the “Active Intellect” which enables him to get the facts upon which humanʹs felicity based, in that way he can guide people toward it. The Ideal State (Utopia) is under the leadership of the First Ruler , in which the ruler is a prophet or a philosopher who has attained intellectual perfection, develops moral virtues in the society and gets his true felicity by the assistance and cooperation of its people. Confucian philosophical system is a system led by a sage man who has attained theoretical and practical perfection and can lead the human society to felicity. Both philosophical systems consider the training and perfection of human as their goal, both are community-oriented, and both integrate ethics and policy with each other. But Farabi holds that the final goal of human training in Utopia is attaining to other-worldly happiness, where as Confucius looking for terrestrial happiness. Alpharabius philosophical system is based on the union of philosophy and religion where as Confucian philosophical system is intellectual. In addition, these two systems have different view on the role of the wise ruler in the society. Farabi holds that the society in which there is no wise ruler is Ignorant State which cannot bring man to perfection but Confucius considers a wise ruler as having a positive role in the society not a key role.
چكيده عربي :
يقوم هذا المقال، ومن خلال مقارنه الاخلاق والحكمه عند الفارابي و كونفوشيوس، بدراسه تحليليه لدور و مكانه الاخلاق في هذين النظامين. في البدايه قمنا بدراسه لكل واحد من هذين النظامين حسب الاهتمام الذي يوليه كل واحد منهما علي مفاهيم اخلاقيه معينه، و بعد الاستنتاج، تناولنا اوجه التشابه والفروق الموجوده بين هذين النظامين. النظام الفلسفي للحكيم الفارابي نظام يرتكز علي اساس حكومه ورياسه «الرييس الاول» الذي لابد ان تكون نفسه كامله متحده بالعقل الفعال و يستطيع ان يتلقي الحقايق والكمالات العقليه منه، الحقايق التي تتوقف سعاده الانسان عليها ويدعو الناس اليها. المدينه الفاضله يقودها «الرييس الاول» الذي لابد ان يكون نبياً او فيلسوفاً و في اعلي مراتب الانسانيه، وان تكون نفسه كامله، وان ينشر الفضايل الاخلاقيه في المجتمع ويصل بالناس الي السعاده الحقيقيه بعد تعاونهم وتعاضدهم معه. اما النظام الفلسفي لكونفوشيوس، فهو نظام يقوده انسان حكيم وصل الي الكمال النظري والتطبيقي ويستطيع ان ياخذ المجتمع الانساني ويصل به السعاده. النظامان الفلسفيان يعتقدان بان هدفهما هو تربيه الانسان وكماله و كلاهما يركّزان علي المجتمع ويربطا بين الاخلاق والسياسه. الفارابي يري بان الغايه والهدف من تربيه الانسان في المدينه الفاضله هي السعاده الاخرويه، بخلاف كونفوشيوس الذي يراها بالسعاده الدنيويه. الفارابي في نظامه الفلسفي يعتقد باتحاد الفلسفه مع الدين في حين ان النظام الفلسفي لكونفوشيوس يركز علي العقلانيه المجرده. ويختلفان في دور الحاكم الحكيم في المجتمع، حيث ان الفارابي يعتبر ان المدينه التي لا يحكمها حاكم حكيم هي «مدينه جاهله» لا يمكنها ان تصل بالانسان الي الكمال، في حين ان كونفوشيوس يعتبر بان للحاكم الحكيم علي اي حال دور ايجابي في المجتمع.
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
اخلاق وحياني
عنوان نشريه :
اخلاق وحياني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 2 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت