بررسي تأثير آموزش فلسفه به كودكان بر پرورش روحيه پژوهشگري كودكان دوره پيش دبستاني

The study of the impact of teaching philosophy to children on nurturing their research spirit among the preschool students

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثير آموزش فلسفه به كودكان بر پرورش روحيه پژوهشگری كودكان دوره پيش دبستانی به انجام رسيد. اين پژوهش با روش نيمه آزمايشی از نوع پس آزمون محض همراه با گروه كنترل انجام شد. جامعه آماری اين پژوهش شامل 12نفر دانش‌آموز دوره پيش دبستانی يك مهد كودك در شهر تهران بود كه نمونه آماری (6 نفر) به صورت هدفمند به عنوان گروه آزمايشی انتخاب شدند. گروه آزمايشی به مدت 15 جلسه تحت آموزش فلسفه به كودكان قرار گرفتند و جلسه آخر كلاس گروه آزمايشی و گروه كنترل فيلمبرداری شد و فيلم اين دو گروه در اختيار 5 كارشناس قرار گرفت تا از طريق مشاهده فيلم‌ها به پرسشنامه مورد نظر (فهرست درجه بندی رفتار كودكان (روحيه پژوهشگری) پاسخ دهند. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از روش‌های آمار توصيفی (جدول توزيع فراوانی، نمايش هندسی توزيع فراوانی، شاخص‌های مركزی و پراكندگی) مورد توصيف قرار گرفت و برای آزمون فرضيه‌های پژوهش از آزمون پارامتری t مربوط به دو گروه مستقل (به دليل فاصله‌ای بودن مقياس اندازه‌گيری، بهنجار بودن توزيع، وجود دو گروه مستقل) و آزمون بی پارامتری U من وايت نی (به دليل بهنجار نبودن توزيع فراوانی) استفاده شد. نتايج نشان داد كه آموزش فلسفه به كود كان بر پرورش بعد شناختی (كنجكاوی، پرسشگری، استدلال كردن، تفكر انتقادی، خلاقيت، علاقه به آزمايش و تجربه) و بعد عاطفی (علاقه به نظم و ترتيب، اشتياق، مشاركت جويی، استقلال رای، اعتماد به نفس، ابراز وجود) روحيه پژوهشگری كودكان دوره پيش دبستانی تأثير دارد و به طور كلی اجرای اين برنامه بر پرورش روحيه پژوهشگری اين كودكان تأثير گذار بوده است .

the present communities, likewise in Iran, the present study was carried out with the aim of studying the impact of teaching philosophy to the children on nurturing the research spirit among the preschool students. The semi-experimental method of the immediate post-test type along with a control group was applied in this research. The statistical population of this research consisted of 12 preschool students in a kindergarten in Tehran and the statistical sample (6 people) were selected purposefully as the experimental group. The experimental group received 15 sessions of philosophy teaching and in the last session, both the experimental group and the control group were filmed. The video, then, was given to 5 experts in order to reply to the respective questionnaires (Ranking students based on their research sprit). The Collected data, using descriptive statistical methods (Frequency Distribution Table, Graph of a frequency distribution, Dispersion and central indices) were analyzed. The parametric t-test for two independent groups (Due to distanced scale measurement, normality of the distribution, and existence of two independent groups) and non-parametric Mann–Whitney U test were, also, used for testing the research hypotheses. What being indicated from the findings was that that teaching philosophy to children not only has a great impact on the studentsʹ cognition (curiosity, question making, reasoning, critical thinking, creativity, interest in experimenting and experiencing) but also has a high effect on their emotion (interest in clarity, enthusiasm, partnership, independence, self-assurance, self- assertion). In general, implementation of this program has had a great impact on the research spirit of these children.