شماره ركورد :
735347
عنوان مقاله :
نسبت دين و سياست در سيره نبوي
عنوان فرعي :
The relationship between religion and politics from the perspective of the Prophet
پديد آورندگان :
بستاني، احمد نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1385 شماره 35
رتبه نشريه :
علمي ترويجي
تعداد صفحه :
20
از صفحه :
77
تا صفحه :
96
كليدواژه :
مدينه‌النبي , حكومت , شريعت , سيره نبوي , قدرت
چكيده فارسي :
از نظر فعاليت سياسي مي‌توان انبياي الهي را به دو دسته تقسيم كرد: نخست پيامبراني كه حكومت را در دست داشتند يا درگير فعاليت سياسي شدند مانند حضرت سليمان و دوم انبيايي كه در راس يك نظام سياسي قرار نگرفتند مانند حضرت مسيح . در باب علت اين اختلاف موضع، برخي آن را به حكمت و اراده خداوندي مربوط مي‌دانند كه تفسيري درون ديني از اين پديده محسوب مي‌گردد. دسته‌اي ديگر، به ويژه جامعه شناسان دين، اين تنوع را ناشي از شرايط تمدني و سياسي عصر ظهور هر پيامبري معرفي مي‌كنند و هر ديني را پاسخي به خلاها و چالش‌هاي موجود در تمدني كه پيامبر به آن تعلق دارد مي‌دانند. پيامبر اسلام را بايد از انبياي دسته نخست دانست. تشكيل حكومت در مدينه، نبردهاي متعدد با كفار، نگارش نامه به امرا و شاهان، امضاي پيمان و قضاوت از جمله فعاليت‌هاي سياسي نبي‌اكرم است. تمام مسلمانان اعم از شيعه و سني به رغم اختلاف نظرهاي گاه اساسي در جزييات، در ضرورت تشكيل حكومت در اسلام ترديدي نداشته‌اند. هر دو نظريه امامت و خلافت بر اين پيش فرض اساسي مبتني اند كه دين اسلام قابل تفكيك از سياست نيست و پس از وفات نبي تشكيل حكومت به دست مسلمانان واجب است. به گمان اينان سيره نبي‌اكرم نشان مي‌دهد كه اجراي احكام شريعت اسلام جز با تشكيل حكومت ممكن نيست. البته عده اندكي اين ضرورت را نفي كرده‌اند. اين پژوهش كوشيده است آراي اين دسته از متفكران را بررسي كرده و نقاط قوت و ضعف استدلال‌هاي آنان را نشان دهد. براي اين منظور مدعاهاي آنان را در دو محور بحث كرده است. نخست آن‌جا كه استدلال آنها به ذات و سرشت آيين اسلام و تعاليم آن باز مي‌گردد و دوم آن جا كه استدلال آنها بر بررسي و تحليل سيره نبوي استوار است.
چكيده لاتين :
In regard with political activities, prophets are of two types: first, those who run, or in some ways, were involved with a political system, like Solomon; second, those who did not lead a political system, like Jesus Christ. Some related the reason for such difference to divine providence and some others, especially sociologists of religion, believe this diversity is due to political and civilizational situations, considering every religion as an answer to vacuums of the related civilization. The Prophet of Islam is of the first type. Among the political activities of the Prophet are establishing a government in Medina, fighting various combats with the pagans, writing letters to rulers and kings, signing treaties, and judging. All Muslims, including the Shiites and Sunnites, agree on the necessity of establishing an Islamic government and their reason mostly was based on the political activities of the Prophet, not on the nature of Islam itself. The concepts of Imamate and caliphate both are based on the assumption that Islam is not separable from politics and that the establishment of a government is necessary after the demise of the Prophet. They assume that the realization of the Islamic Shari’a is impossible unless a government is established. On the other hand, some, like the Khawarij in the past and Abd al-Razzagh at present, deny such necessity. The paper evaluated the views of such thinkers, showing the strong and weak points of their arguments.
سال انتشار :
1385
عنوان نشريه :
علوم سياسي
عنوان نشريه :
علوم سياسي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 35 سال 1385
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت