بررسي تاثير سرمايه فكري، با نقش ميانجي مديريت دانش و سرمايه فرهنگي بر عملكرد سازمان از منظر مدل BSC )مورد مطالعه: شركت گاز استان اصفهان(

The effect of intellectual capital, with the mediating role of knowledge management and cultural capital on organizational performance from the perspective of the BSC (Case Study: Isfahan Gas Company)

امروزه اساس فعاليت هاي سازمان هاي موفق از توليد محوري به سمت دانش محوري تغيير يافته است .در اقتصاد دانشي برخلاف اقتصاد صنعتي، دانش يا سرمايه فكري به عنوان يك عامل توليد ثروت در مقايسه با ساير دارايي ها بر كسب مزيت رقابتي و پيشبرد اهداف سازماني نقش بسزايي ايفا كند . دلايل متعددي مبني بر اهميت و ضرورت مطالعه سرمايه فكري ،وجود دارد : اول آن كه توجه استراتژيك بخش غيرانتفاعي به سوي منابع ذهني معطوف مي شود و توان پذيرش چالش هاي تحميل شده از سوي محيط هاي بيروني فزوني مي يابد. دوم آن كه سرمايه فكري محرك پيش برنده كليدي در بهبود عملكرد و رقابت سازماني است. علاوه براين، به جاي استفاده از مقياس هاي سنتي، سرمايه فكري به نقطه اتصال دانشگاهها و سازمان ها براساس يك زبان مشترك قدرت مي بخشد كه اين جالب ترين دليل براي اندازه گيري سرمايه فكري است. دليل آخر آنكه سرمايه فكري نقش كليدي در مديريت استراتژيك منابع انساني ايفا خواهد كرد . از سوي ديگرامروزه مديران در جستجوي دستيابي به يك راه حل جامع، قابل اعتماد و انعطاف پذير جهت ارزيابي عملكرد سازمان بوده، كه به همين منظور از مدل كارت امتيازي متوازن استفاده مي گردد .در اين راستا مقاله حاضر به بررسي و تحليل تاثير سرمايه فكري بر سرمايه فرهنگي، اقدامات مديريت دانش، و عملكرد سازماني كاركنان شركت گاز استان اصفهان پرداخته است .جمع آوري اطلاعات به روش ميداني و از طريق پرسشنامه اي استاندارد كه از روايي و پايايي مناسبي برخوردار بود، صورت گرفته است. همچنين پرسشنامه مذكور بين 03 نفر از مديران مياني و عالي شركت كه به روش نمونه گيري آسان انتخاب شده اند، توزيع شد و داده ها به كمك تكنيك معادلات ساختاري ) PLS1 ( مورد تحليل قرار گرفت . نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داده ها نشان مي دهد كه مدل اصلي پژوهش، از برازش مناسبي برخوردار بوده است . در اين مدل سرمايه انساني و ساختاري، هريك به طور مستقيم بر عملكرد سازمان تاثير مثبت داشته و از سوي ديگر اين اجزا به طور غيرمستقيم با نقش ميانجي گري سرمايه فرهنگي و نيز اقدامات KM بر عملكرد سازمان تاثير مثبت دارد . بنابراين تمامي فرضيات تحقيق، تاييد گرديد.

Todayʹs Base of successful organizations activities has changed From production oriented to Knowledge oriented. Unlike the industrial economy in the knowledge economy, knowledge or intellectual capital as a factor of wealth production compared with other assets to gain competitive advantage and organizational goals play a significant role. Several reasons for the importance and necessity of intellectual capital, are: First, according to the nonprofit sector strategic focus on intellectual resources, and More will be accepting challenges imposed by the external environments. Second, intellectual capital is a key driver in driving organizational performance and competitiveness. Moreover, instead of using the traditional scale, the intellectual capital empowers to the connection point between universities and organizations based on a common language ,that it’s the most interesting reason for measuring intellectual capital. The final reason intellectual capital will play a key role in the strategic management of human resources.on the other hand, today managers seeking to achieve a comprehensive, reliable and flexible approach in order to evaluate the performance of the organization, For this purpose the balanced scorecard model is used. This paper analyzes the impact of intellectual capital with mediating cultural capital and knowledge management practices on organizational performance in Isfahan Gas Company.The significance of this paper is to consider the five most important organizational variable, namely human capital, structural capital, cultural capital, the KM Practice, and organizational performance ,and the other to pay attention to the performance of a comprehensive model (Model BSC), which together makes this study different from previous studies.Data was collected through questionnaires that the study had good reliability and validity have been done. The questionnaire was completed by 30 middle and an excellent managers company to have been selected by convenience sampling, data distribution and structural equation techniques (PLS) were analyzed. The results of the analysis of the data shows that the model study has been the perfect fit. In this model, human and structural capital have direct and positive impact on the organizationʹs performance ,On the other hand, this components as well as indirectly through the mediation of KM practices and cultural capital on organizational performance is positive. Thus, all hypotheses were confirmed.