شماره ركورد :
736759
عنوان مقاله :
مقايسه تواتر بازخورد خودكنترلي و آزمونگر بر يادگيري يك مهارت پرتابي در كودكان مبتلا به فلج مغزي
عنوان فرعي :
The Comparison of Self-Control and Experimental-Control Feedback Frequencies on Learning a Throwing Task in Children with Cerebral Palsy
پديد آورندگان :
پورآذر، مرتضي نويسنده دانشجوي دكتري، گروه رفتار حركتي، دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي، دانشگاه تهران، ايران Pourazar, Morteza , حمايت طلب، رسول نويسنده دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي دانشگاه تهران Hemaiat Talab, R. , عرب عامري، الهه نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 0
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
271
تا صفحه :
292
كليدواژه :
بازخورد خودكنترلي , Cerebral palsy , self-control feedback , feedback frequency , فلج مغزي , تكليف پرتابي , تواتر بازخورد , throwing task , بازخورد آزمونگركنترلي , experimental - control feedback
چكيده فارسي :
فلج مغزي اصطلاحي است كه به طور رايج در خصوص شرايط داراي ويژگي اختلال حركتي استفاده مي شود و با آسيب مغزي غير تدريجي در اوايل زندگي مرتبط است. هدف پژوهش حاضر مقايسه اثر تواتر بازخورد خودكنترلي و آزمونگركنترلي بر اكتساب، يادداري و انتقال مهارت پرتابي در كودكان مبتلا به فلج مغزي اسپاستيك بود. از بين 1750 دانش آموز مبتلا به فلج مغزي در مدارس استثنايي شهر تهران، تعداد30 نفر از كودكان مبتلا به فلج مغزي اسپاستيك همي پلاژيك با دامنه سني7-12 سال به صورت نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. به منظور همگن كردن آنها يك مرحله پيش آزمون 10 كوششي به عمل آمد. به منظور بررسي شركت كنندگان در مراحل اكتساب، يادداري و انتقال به طور تصادفي به 6 گروه 5 نفري شامل سه گروه بازخورد خودكنترلي(با تواترهاي 25%، 50% و 75%) و سه گروه بازخورد آزمونگركنترلي(با تواترهاي 25%، 50% و 75%) تقسيم شدند. در مرحله اكتساب، آزمودني ها در 10 بلوك 8 كوششي(مجموعاً 80 كوشش) به تكليف پرتابي پرداختند. مرحله يادداري و انتقال با فاصله 24 ساعت از آزمون اكتساب و به ميزان 10 كوشش بدون بازخورد اجرا گرديد، با اين تفاوت كه آزمودني ها مرحله انتقال را از فاصله 4 متري اجرا كردند(در مقابل فاصله 3 متري در مراحل اكتساب و يادداري). بر اساس نتايج آزمون تحليل واريانس يك طرفه، بين گروه هاي دريافت كننده تواتر يكسان(گروه هاي خودكنترلي و آزمونگركنترلي) در مرحله اكتساب تفاوت معني داري مشاهده نشد، گروه خودكنترلي عملكرد بهتري در مراحل يادداري و انتقال نشان دادند. علاوه بر اين، گروه هايي كه فراواني بازخوردي بالاتري دريافت مي كردند(گروه خودكنترلي يا آزمونگركنترلي) عملكرد بهتري را نسبت به شركت كنندگان در گروه هاي دريافت كننده بازخورد با فراواني پايين تر در تمامي مراحل اكتساب، يادداري و انتقال نشان دادند. بنابراين، در حاليكه مزيت هاي بازخورد خودكنترلي در مقابل بازخورد آزمونگركنترلي به هنگام دريافت تواتر بازخوردي يكسان مشاهده شد، به نظر مي رسد كه كودكان در طول فرايند يادگيري از بازخورد به شيوه ي متفاوتي نسبت به افراد بزرگسال استفاده مي كنند و ممكن است كودكان به منظور بهينه سازي يادگيري حركتي نيازمند فراواني هاي بازخوردي بالاتري نسبت به افراد بزرگسال باشند.
چكيده لاتين :
Cerebral palsy is a term commonly used for conditions characterized by motor dysfunction due to non-progressive brain damage in early life. The aim of this study was to compare the effects of self-control and experimental-control feedback frequencies on the acquisition, retention and transfer of a throwing task in children with spastic cerebral palsy. From 1750 students with cerebral palsy in Tehran special schools, 30 children (7-12 years old) with spastic hemiplegic cerebral palsy (SHCP) were selected by a convenience sampling method. A pretest consisting of 10 trials was performed to homogenize the participants. Participants were randomly divided into three self-control groups (with 25%, 50% and 75% feedback frequencies) and three experimental-control groups (with 25%, 50% and 75% feedback frequencies) in acquisition, retention, and transfer phases. In the acquisition phase, subjects completed 10 blocks of 8 trials (total of 80 trials). Retention and transfer phases were conducted 24 hours after the acquisition phase. These phases consisted of 10 trials without feedback, except that the subjects performed the transfer phase from 4m distance (vs. 3m distance in acquisition and retention phases). One-way ANOVA test showed no significant difference between the groups receiving the same frequencies (self-control and experimental-control groups) in the acquisition phase while self-control group outperformed in retention and transfer phases. Furthermore, participants who received higher feedback frequencies (self-control or experimental-control group) outperformed those in lower feedback frequencies in all acquisition, retention, and transfer phases. Thus, while the advantages of self-control feedback against experimental-control feedback were observed in the same feedback frequencies, it seems that children use feedbacks in a manner different from adults during motor learning. Thus children may require higher feedback frequencies than adults in order to optimize their motor learning.
سال انتشار :
1393
عنوان نشريه :
رشد و يادگيري حركتي- ورزشي
عنوان نشريه :
رشد و يادگيري حركتي- ورزشي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت