بررسي بزه تجاوز به عنف از نگاه جرم شناسي

جرايم جنسي بويژه تجاوز به عنف در طول تاريخ همواره به عنوان يكي از بدترين و تاسفبارترين جرايم تلقي شده است كه در آن علاوه بر خسارات متعددي كه به بار مي آورد، به شان و كرامت انساني نيز توهيني عظيم صورت مي گيرد. انسان همواره مالك جسم وجان خويش است و تماميت جسماني او بايد از هرگونه تعرض مصون بماند. يكي از اعمالي كه نوعي تعرض به تماميت جسماني اشخاص محسوب مي شود، انجام عمل جنسي با آنها بدون رضايت و بر خلاف ميلشان و با استفاده از عنف و اكراه است. در وقوع هر جرم، عوامل متعددي دخالت دارند كه عامل انساني تنها يكي از آنهاست؛ چرا كه مسايل اجتماعي، رواني، اقتصادي، خانوادگي و... دست به دست هم ميدهند و شخص را به سمت انجام عمل خوب يا بد، مجرمانه يا غير مجرمانه سوق مي دهند. لذا شناسايي عوامل موثر بر وقوع جرايم مي تواند در تدبير چاره اي براي پيشگيري از وقوع آنها در آينده و به عبارت بهتر بازدارندگي عام و خاص، سهم بسزايي داشته باشد. در اين مقاله ابتدا تعريف كوتاهي از اركان بزه تجاوز به عنف، جهت روشن ساختن ماهيت آن در ديدگاه هاي مختلف ارايه شده است. با توجه به اينكه نظريات جرم شناسي، جرايم جنسي را به طور جداگانه و انحصاري مورد بحث قرار نداده اند، نظرياتي را كه به نظر نويسنده مي توان مرتبط با اين جرم دانست و به گونه اي عوامل اجتماعي موثر را از آنها استنباط كرد مورد اشاره قرار گرفته اند. در ادامه نگاهي به جايگاه اين جرم در دين اسلام و ويژگي هاي مرتكبان اين بزه شده است. در پايان نيز نقش پورنوگرافي در وقوع جرايم جنسي خشن (تجاوز به عنف) مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد.