نقش رهبري معنوي در كاهش مقاومت كاركنان در برابر تغييرات سازماني با استفاده از رهيافت تيوري بازي‌ها

The Role of Spiritual Leadership in Reducing Employees’ Resistance Against Organizational Change: Employing the Game Theory

رهبري معنوي يك مدل عالي براي تحول سازماني مي‌باشد كه براي ايجاد انگيزش دروني و كاهش مقاومت كاركنان در برابر تغييرات سازماني طراحي شده است. اين تحقيق بر آن است تا با ارايه ي مدلي از نظريه بازي‌ها نقش رهبري معنوي كاركناني را كه به دلايل مختلف در برابر تغييرات سازماني از خود مقاومت نشان مي‌دهند بررسي كند. در اين مدل رهبري معنوي مي‌تواند با ايجاد ايمان، اميد، عشق به نوع دوستي، معناداري و عضويت، مقاومت كاركنان را در برابر تغييركاهش دهد كه اين مستلزم صرف هزينه‌هايي براي رهبر و سازمان خواهد بود. در مقابل يك رهبر مي‌تواند بدون در نظر گرفتن معنويت، اقدامي نسبت به مقاومت كاركنان انجام دهد كه باز هم متحمل هزينه‌هايي خواهد شد. بازيكنان؛ يعني رهبر و كاركنان مقاوم در تعامل با يكديگر قرار دارند. مدير به دنبال يافتن يك استراتژي از ميان استراتژي‌هاي ممكن خود است كه با حداقل پرداخت هزينه، ميزان مقاومت كاركنان در برابر تغيير را حداقل و بهره وري سازمان را به حداكثر برساند. در اين مدل مولفه‌هاي رهبري معنوي و مقاومت كاركنان، تابع هدف هر بازيكن و در نهايت استراتژي بهينه ي رهبري نسبت به استراتژي‌هاي طرفين بازي و پارامترهاي مدل، به دست آورده شده است.

Spiritual leadership is a causal model for organizational change which has been designed to increase the intrinsic motivation of employees and reduce their resistance to organizational changes. This research, by presenting a model based on game theory, seeks to investigate the role of spiritual leadership of employees who tend to resist against organizational change for various reasons. In this model, spiritual leadership can diminish the employeesʹ resistance against change by inspiring faith, hope, altruism, meaningfulness and membership, which obviously incur some costs for the leader and the organization. In contrast, a spiritual leader can act without any regard for the resistance of employees which again incur some costs for organization. Here, the players are the resistant leader and employees who interact with each other. The leader looks for a strategy that can minimize the resistance of employees against change and maximize their productivity with producing minimum cost. In this model, the components of spiritual leadership and employee resistance, the objective function of each player and finally the optimal strategy of the leader relative to the strategies of both sides of the game and the model parameters are examined.