پديد آورندگان :
قوجازاده، مرتضي نويسنده دانشيار فيزيولوژي، مركز تحقيقات گوارش و كبد، دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تبريز Ghojazadeh, Morteza , اعظمي آغداش، صابر نويسنده دانشجوي دكتراي سياست‌گذاري سلامت، مركز تحقيقات علوم مديريت و اقتصاد سلامت، دانشگاه علوم پزشكي ايران Azami-Aghdash, Saber , نقوي بهزاد، محمّد نويسنده دكتراي عمومي، مركز تحقيقات فلسفه و اخلاق پزشكي، دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي و درماني تبريز Naghavi-Behzad, Mohammad
كليدواژه :
evidence-based care , iran , Medical Sciences , systematic review , پزشكي مبتني بر شواهد , علوم پزشكي , مراقبت مبتني بر شواهد , مرور نظام‌مند , ايران , evidence-based medicine
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: مراقبت مبتني بر شواهد، تركيب نتايج تحقيقات با مهارت‌هاي مراقبتي تعريف مي‌شود. مطالعه حاضر، با هدف مرور نظام‌مند موانع، تسهيل‌كننده‌ها، آگاهي، دانش، عملكرد، ادارك و نتايج مداخلات در زمينه مراقبت مبتني بر شواهد در ايران انجام گرفته است.
روش تحقيق: در اين مطالعه مروري نظام مند، از روش‌هاي مختلف جستجوي پايگاه‌هاي اطلاعاتي و جستجوي دستي با استفاده از كليدواژه‌هاي "مبتني بر شواهد"، "پزشكي مبتني بر شواهد"، "پرستاري مبتني بر شواهد"، "عملكرد مبتني بر شواهد"، "مراقبت مبتني بر شواهد"، "فعاليت مبتني بر شواهد"، "آموزش مبتني بر شواهد"، "به‌كارگيري نتايج تحقيقات"، "كاربرد پژوهش" و تركيب آنها با كليدواژه‌هاي "موانع"، "تسهيل‌كننده‌ها"، "نگرش"، "آگاهي"، "دانش"، "عملكرد"، "درك" و "ايران" و معادل‌هاي انگليسي آنها، در پايگاه‌هاي اطلاعاتي SID، Magiran، Medlib، PubMed، Iranmedex، Google Scholar و CINAHL براي جمع‌آوري مقالات استفاده شد.
يافته‌ها: از 819 مقاله يافت‌شده در نهايت 25 مقاله وارد مطالعه شد.كمبود امكانات، كمبود وقت و عدم تسلط به روش تحقيق، مهمترين موانع عملكرد مبتني بر شواهد بود. ميزان آشنايي با اصطلاحات عملكرد مبتني بر شواهد پايين بود (22/44%). كتاب‌هاي مرجع، به‌عنوان مهمترين منبع كسب اطلاعات بيان شد. سطح آگاهي، دانش و عملكرد مبتني بر شواهد پايين بود (كمتر از50%). مراقبت علمي و حرفه‌اي، بيمار محوري و توجه به كيفيّت خدمات، مفاهيم اصلي عملكرد مبتني بر شواهد را از ديدگاه ارايه‌دهندگان تشكيل مي‌داد. مطالعات مداخله‌اي، تاثير مثبتي در بهبود عملكرد مبتني بر شواهد داشتند.
نتيجه‌گيري: دانش و نگرش ضعيف و كمبود وقت، از مهمترين موانع كاربرد مراقبت مبتني بر شواهد در ايران است كه نيازمند برنامه‌ريزي دقيق‌تر و سياست‌گذاري مطلوب‌تر جامعه علوم پزشكي براي رفع آنها مي‌باشد.
چكيده لاتين :
Background and Aim: Evidence-based care is defined as combining research findings with caring skills. The current study aimed at a systematic review of obstructions, facilitators, awareness, knowledge, function, perception, and results of interventions in evidence-based care in Iran.
Materials and Methods: In the present survey different data base searching methods and manual search were applied using the key words of “evidence-based”, “evidence-based medical”, “evidence-based nursing”, “evidence-based practice”, “evidence-based care”, “evidence-based activity”, “evidence-based education”, “applying research results”, “research application”, and their combinations with the key words of “obstructions”, “facilitators”, “awareness”, “knowledge”,” function”, “perception”, and” Iran” ; and their English synonyms in data bases of PubMed, Medlib, Magiran, SID, CINAHL, Google Scholar, and Iranmedex to collect articles.
Results: Out of 819 articles, finally 25articls were used for this study. The most important barriers of evidence-based practice were lack of facilities, lack of time, and lack of expertise in research methods. The rate of familiarity with evidence-based practice specific terms was low (44.22%). Reference books were considered as the most important information sources. Awareness, knowledge, function, and usage of evidence-based practice was low ( < 50%). Main concepts of evidence-based practice from providers’ point of views were scientific and professional care, patient-oriented and considering service quality. Interventional studies had a positive effect on the improvement of evidence-based practice.
Conclusion: Weak knowledge, weak attitude, and time shortage .are among the most significant barriers of evidence-based care in Iran. These problems require more accurate planning and more favorable policies on the part of medical science authorities.
