نقد و بررسي نظريه ديدباني پيرامون ماهيت فلسفه مضاف

A Review of the Theory of Observing the Quiddity of Correlation Philosophy

بحث از ماهيت و چيستي فلسفه مضاف، يكي از مباحث مطرح در ميان فيلسوفان بوده است. ازآنجاكه خاستگاه اين بحث مغرب زمين است، طبيعي است كه نخست بايد ماهيت فلسفه مضاف را از نگاه آنان مورد كنكاش قرار داد. در يك بررسي، چهار گونه فلسفه مضاف مطرح است: فلسفه هاي مضاف به علوم با رويكرد تاريخي، فلسفه هاي مضاف به علوم با رويكرد منطقي، فلسفه هاي مضاف به حقايق با رويكرد تاريخي و فلسفه هاي مضاف به حقايق با رويكرد منطقي. افزون بر اين، دو نوع ديگر نيز مطرح است عبارتند از: فلسفه هاي مضاف به علوم با رويكرد تاريخي ـ منطقي و فلسفه هاي مضاف به حقايق با رويكرد تاريخي ـ منطقي. در اين پژوهش، سعي شده تا با روش توصيفي ـ تحليلي، اين نظريه مورد نقد و بررسي قرار گيرد. حاصل اين تحقيق بيان ابهامات، ناسازگاري ها و نقدهايي است كه صحت و نو بودن اين طرح را مورد سوال قرار داده است.

The quiddity of correlation philosophy is one of the important issues which has been the special concern of philosophers. Due to the fact that this has developed in the West, naturally the quiddity of correlation philosophy should first be investigated from a western perspective. In this investigation, four kinds of correlation philosophy are examined: the philosophies correlated with science using a historical approach, the philosophies correlated with science using a rational approach, the philosophies correlated with facts using a historical approach and the philosophies correlated with facts using a rational approach. The discussion also examines two other kinds: the philosophies correlated with science using a historical-rational approach and the philosophies correlated with facts using a historical –rational approach. Using a descriptive-analytical approach, this research tries to review and criticize this theory. It points out to the ambiguities, contradictions and the criticisms directed to it and that questions the idea of its validity and novelty.