بررسي نقش متغيرهاي روان?شناختي و اهميت روان‌درماني در آسيب‌شناسي رواني بيماران قلبي

The Role of Psychological Factors in Psychotherapy of Coronary Heart Disease Patients

زمينه و هدف: در دهه‌ي اخير، بيماري‌ قلبي عروقي يكي از عوامل اصلي مرگ‌ومير در جهان محسوب مي?شود. يكي از شايع‌ترين نوع اين بيماري، بيماري كرونري قلب است. عوامل زيادي وجود دارند كه ممكن است در بروز اين بيماري و عوارض جانبي جسماني و روان‌شناختي آن نقش داشته باشند. مطالعه‌ي حاضر اين فرضيه را مورد بررسي قرار مي‌دهد كه آيا تيپ شخصيتي D، هوش هيجاني، استرس ادراك شده و راهبردهاي مقابله‌اي مي‌توانند پيش‌بيني كننده مناسبي براي آسيب‌شناسي رواني بيماران قلبي باشند و در ادامه، به بحث در مورد اهميت كاربرد روان‌درماني در درمان كارآمدتر بيماران قلبي مي‌پردازد. روش‌ بررسي: شركت‌كنندگان، پرسشنامه‌هاي تيپ شخصيتي D، هوش هيجاني، استرس ادراك‌شده و راهبردهاي مقابله‌اي و آسيب‌شناسي رواني را تكميل نمودند. به‌?منظور بررسي اينكه آيا تيپ شخصيتي D، هوش هيجاني، استرس ادراك‌شده و راهبردهاي مقابله‌اي مي‌توانند به‌طور معناداري آسيب‌شناسي رواني بيماران قلبي را پيش‌بيني كنند از تحليل رگرسيون استفاده گرديد. يافته‌ها: نتايج رگرسيوني (18/68, F= 737/0= 2R) نشان داد كه متغيرهاي پيش‌بين، توانستند 73 درصد از آسيب‌شناسي رواني بيماران قلبي را تبيين كنند. همچنين يافته‌ها نشان داد كه كاهش آسيب‌شناسي رواني بيماران قلبي با نمرات پايين تيپ شخصيتي D، استرس و سبك مقابله‌اي هيجان مدار، نمرات بالاي هوش هيجاني و سبك مقابله‌اي مساله مدار بالا مرتبط است. نتيجه‌گيري: يافته‌هاي بررسي حاضر نشان مي‌دهد كه عوامل روان‌شناختي هم در زمينه‌سازي بيماري قلبي و هم در تشديد آن نقش دارند و نيز از عوارض اين بيماري نيز محسوب مي‌گردند. بنابراين آموزش مديريت استرس، سبك‌هاي مقابله‌اي سازگارانه و هوش هيجاني مي‌توانند سبب كاهش ابتلا به بيماري قلبي و مرگ‌ومير ناشي از آن و آسيب‌شناسي رواني بيماران قلبي گردد. واژگان كليدي: آسيب‌شناسي رواني، بيماري كرونري قلب، سازگاري (مقابله)، استرس، تيپ شخصيتي، هوش هيجاني

Background and Objective: In recent decade cardiovascular diseases have been one of the main causes of death in the world. One of its insidious forms is coronary heart disease. There are number of factors that may contribute to incidence of coronary heart disease and physical and its psychological side effects. The present study investigates whether type D personality, emotional intelligence, stress and coping styles could predict psychopathology in coronary heart disease patients. Following this, we discuss the importance of psychotherapy in treatment of patients with heart disease. Materials and Methods: Participants (n=180) ?lled out the questionnaires of Type D personality, Coping Style, the Perceived Stress Scale, the Emotional Intelligence Questionnaire and Psychopathology Scale. Regression analysis was used to test if each one of these factors could significantly predict psychopathology in coronary heart disease patients. Results: The results indicated the predictors had the potential to account for 73% of the variance (R2 =.737, F=68.18, p < .01). Moreover, the results pointed out to low scores of psychopathology among coronary heart disease patients in Type D personality, stress and emotional coping style while high scores related to emotional intelligence and problem solving coping style. Conclusion: The findings of the present study showed that the psychological factors have prominent role in predisposing to heart disease as well as its intensification along with its side effects. Psychotherapy application in pre and post episode of disease has important role in treatment and decreasing of psychological side effects and improving the quality of life. Therefore, trainings on stress management, adaptive coping styles and EQ education can reduce coronary heart disease and subsequent mortality as well as psychopathology. Keywords: Psychopathology, Coronary Disease, Adaptation, Stress, Personality, Emotional Intelligence