رويكردي به مبحث معناي معنا

An approach through the connotation of “meaning”

ماهيت معنا و به تبع آن علم معناشناسي در حوزه هاي مختلف علمي كاربرد بسياري داشته و دارد، از جمله در زبان شناسي و به طور كل در علومي كه با گفتار و نوشتار (متن، جمله، كلمه و ...) سروكار دارند. مقاله حاضر در صدد است كه يكي از اساسي ترين مباحث در حوزه معناشناسي را مورد بررسي قرار دهد و از طرح مباحث نقادانه نيز روي برنمي تابد. اين نوشتار پس از توضيح در باب علم معناشناسي و شرح برخي ديدگاهها در اين خصوص، به نظريات و نقدهاي مطرح در باب چيستي «معناي معنا» خواهد پرداخت. در انتها به محققان علاقه-مند به اين حوزه كاري پيشنهاد مي شود كه به منظور ارايه يك نظريه جامع و كارآمد بايد از برخي نقايصي كه از نظر خواهد گذشت، بر حذر بود و به نقاط قوت برخي ديدگاهها نسبت به ماهيت معنا متمسك شد.

The essence of meaning and also the science of semantic have many functions in various scientific fields, including in linguistics, and generally in sciences that linked with speech and written texts (texts, sentences, words and …). The recent article is trying to examine an important issue in semantic field and also present critical thoughts as well. This text after explaining the science of semantics and illustrating ideas of a few people in this field then would state theories and considered critics through “the connotation of meaning”. At the end, the article would introduce works to interested researches in this field that advice them for presenting a complete and functional theory avoid the considered problems and truss on positive ideas in the essence of meaning.