عنوان مقاله :
بنمايه اسطورهاي مشترك ميان زنفرشتگان ميوهزاد رسالهالغفران و دختران نارنج در قصّه دختر نارنج و ترنج
عنوان فرعي :
Common Mythic Motif between Woman Angels Born in Fruit in the ‘‘Risālah al-Ghofrān’’ and Orange Girls in ‘‘Doxtar-e Nārenj o Toranj’’ Story
پديد آورندگان :
گنجيان خناري، علي نويسنده دانشگاه علاّمه طباطبايي(ره)، تهران , , مرادي، محمّد هادي نويسنده دانشگاه علاّمه طباطبايي(ره)، تهران , , كرمي ميرعزيزي، بيژن نويسنده دانشگاه علاّمه طباطبايي(ره)، تهران , , طباطبايي، سميّهالسّادات نويسنده دانشگاه علاّمه طباطبايي(ره)، تهران ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 60
كليدواژه :
ابوالعلا معرّي , اسطوره مشي و مشيانه , زنفرشتگان ميوهزاد , قصّه دختر نارنج و ترنج , رسالهالغفران
چكيده فارسي :
«رسالهالغفران» اثر ابوالعلا معرّي اديب نامدار عرب، شرح سفري خيالي به جهان ديگر است. ابنقارح، قهرمان اين سفرنامه كه به بهشت راه يافته، به باغ ميوهاي راهنمايي ميشود كه با چيدن و شكافتن ميوههاي درختان باغ، دختران پريچهره از دل آن زاده ميشوند. اين صحنه يادآور «دختر نارنج» در قصّه عاميانه «دختر نارنج و ترنج» است كه در آن شاهزاده عاشق، نارنج را چيده و ميشكافد و دختر زيبارو از آن بيرون ميآيد. اين قصّه بر مبناي دو اسطوره كهن ساخته شده است. نخست اسطوره زاده شدن «مشي» و «مشيانه»، نخستين زوج بشري، از دل ريواس و ديگري ايزدگياهي شهيدشونده. آنچه كه توصيف ابوالعلا را به اين قصّه پيوند ميدهد، استفاده از بنمايه اسطورهاي مشترك است؛ زيرا نخستين اسطوره ميتواند ژرفساخت هر دو باشد. امّا اديب معرّه چگونه با اين اسطوره آشنا شده است؟ در پاسخ بدين پرسش بايد گفت كه در كتابهاي تاريخ عمومي، مانند «مروجالذّهب» و «البد و التّاريخ» از اسطوره ايراني «مشي» و «مشيانه» ياد شده است؛ كتابهايي كه معرّي را از خواندن آن گريزي نبوده است. امّا اين كتابها يگانه منبع الهامبخش او نيست؛ زيرا سفرنامههايي كه از جزاير واقواق و انسان ـ ميوههايش سخن گفتهاند هم ميتواند الهامبخش وي در خلق زنفرشتگان ميوهزاد بوده باشد. در اين جستار با بررسي مطالب آثار مذكور (كتابهاي تاريخي و سفرنامهها) ثابت ميشود كه بر خلاف ادّعاي برخي از محقّقان عرب، زنفرشتگان ميوهزاد زاييده خيال خلاّق معرّي نيستند، بلكه آبشخور اين تصوير خيالانگيز را بايد در جاي ديگر جست.
چكيده لاتين :
“Ris?lah al-Ghofr?n’’ by famous scholar in Arab world, Abul ‘Al? Maʹarry describes an imaginary journey to the other world. Ibn Q?rih, hero of this itinerary, who entered the Heaven, is guided toward a fruit garden, from the fruits of which pretty girls are born after picking up and cleaving the fruits of garden trees. This scene recalls the "orange girl" in the folk story ‘‘Doxtar e N?renj o Toranj” in which the loving prince picks up and tears an orange; then a beautiful girl comes out of it. What connects Abul ‘Al?ʹs description to this story is a common mythical motif. Because the myth of ‘‘Mashy” and ‘‘Mashy?neh”, one born from rhubarb and the other from a goddess-plant, can be the deep structure of the two. In this article we intend to introduce resources, including historical books and travelogues, which Maʹarry employed in the creation of this scene, and discover the relationship between this part of ‘‘Ris?lah al-Ghofr?n” and ‘‘Doxtar e N?renj o Toranj” story, in order to show that an Iranian myth has a main role in the creation of this book.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 60 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان