بررسي تاثير برنامه كاردرماني خانواده محور بر بهبود مهارت‌هاي حركتي كودكان مبتلا به فلج مغزي اسپاستيك

The effectiveness of family centered occupational therapy program on motor skill improvement of children with spastic cerebral palsy

چكيده مقدمه: فلج مغزي شايع‌ترين ناتواني حركتي مزمن و عارضه عصب- شناختي در كودكان است. همكاري فعالانه والدين در اجراي برنامه‌هاي توانبخشي كودك، رشد و تكامل حركتي كودك را تسهيل خواهد كرد. در پژوهش حاضر به تعيين اثربخشي برنامه كاردرماني خانواده محور بر توسعه مهارت‌هاي حركتي كودكان فلج مغزي اسپاستيك پرداخته شد. مواد و روش‌ها: در اين مطالعه مداخله‌اي و شبه تجربي، 20 كودك فلج مغزي اسپاستيك 7-5 ساله كه توانايي راه رفتن مستقل داشتند از جامعه در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفي در دو گروه 10 نفره مداخله و گواه قرار گرفتند. گروه مداخله علاوه بر درمان‌هاي روتين توانبخشي، برنامه كاردرماني30 جلسه‌اي خانواده محور را نيز دريافت نمودند. قبل و پس از اجراي برنامه توسط والدين هر دو گروه آزمايش و گواه با استفاده از آزمون كفايت حركتي برونينكز- اوزرتسكي (BOTMP) مورد ارزيابي قرار گرفتند و داده‌هاي جمع‌آوري شده با استفاده از تحليل كوواريانس تك متغيره مورد بررسي قرار گرفت. يافته‌ها: نتايج نشان مي‌دهد كه گروه آزمايش پس از شركت در برنامه مداخله، در مقايسه با گروه كنترل، نه تنها از لحاظ آماري تفاوت معناداري را نشان داده است (001/0 = P) بلكه اندازه اثر به‌دست آمده (62/0 = ?P2) نشان دهنده‌ي اثر بخشي مداخله بر روي مهارت‌هاي حركتي كودكان فلج مغزي در آزمون كفايت حركتي برونينكز- اوزرتسكي است. نتيجه‌‌گيري: برنامه‌ي كاردرماني خانواده محور در كنار برنامه‌هاي متداول توان بخشي، مي‌تواند نقش مهمي در بهبود و توسعه‌ي مهارت‌هاي حركتي كودكان فلج مغزي داشته باشد. كليد واژه‌ها: خانواده محور، كودكان فلج مغزي، مهارت‌هاي حركتي

Abstract Introduction: Cerebral palsy is the most common chronic physical disability and neurological complication in childhood. Active cooperation of parents in rehabilitation programs will facilitate the childʹs motor development. The present study was to determine the effectiveness of family centered occupational therapy program on motor skills development in children with spastic cerebral palsy. Materials and methods: In this semi-experimental study 20 children aged 5–7 years, with spastic cerebral palsy, who were independent ambulators, were recruited. Children were randomly assigned into a control group (n=10) or an experimental group (n=10). In addition to routine rehabilitation program, the experimental group received 30 sessions of family based occupational therapy. Motor skills was tested by Bruininks-Oseretsky Test of Motor Proficiency (BOTMP). The collected data were analyzed using univariate analysis of covariance. Results: Results showed not only a significant difference between the two studied groups with better outcomes for the experimental group, but also the effect size was pretty high (?P2=0/62), indicating the effectiveness of family centered occupational therapy on improving motor skills in children with cerebral palsy. Conclusion: A combination of family centered occupational therapy and routine rehabilitation programs might accelerate the improvement of motor skills in children with cerebral palsy. Key Words: Family centered, Children cerebral palsy, Motor skills