بررسي برنامه درسي انشاء از ديدگاه معلمان و دانش‌آموزان دوره راهنمايي تحصيلي شهرستان مهريز (سال تحصيلي 90 ـ 89)

Junior high school students\ʹ and teachers\ʹ points of view on composition course

اين پژوهش با هدف بررسی برنامه درسی انشاء از ديدگاه معلمان و دانش‌آموزان دوره راهنمايی تحصيلی شهرستان مهريز انجام گرفت. جامعه آماری، معلمان و دانش‌آموزان دوره راهنمايی تحصيلی بودند كه از ميان آنها 16نفر معلم و 282 دانش‌آموز به عنوان نمونه پژوهش و روش طبقه‌ای تصادفی نسبی انتخاب شدند. نتايج پژوهش حاكی از آن بودكه از نظر معلمان و دانش‌آموزان برنامه درسی انشاء مهم است و بين نظرات آنان نسبت به اهميت برنامه درسی انشاء تفاوت معناداری وجود ندارد. از نظر معلمان برنامه درسی انشاء از ابعاد اهداف، محتوا، روش آموزشی و روش‌های ارزشيابی مناسب قلمداد شده است. بين نظرات معلمان بر اساس متغير جنسيت و پايه تحصيلی تفاوت معنادار وجود نداشت. از نظر دانش‌آموزان برنامه درسی انشا در ابعاد محتوا و روش‌های ارزشيابی مناسب و از حيطه روش آموزشی نامناسب قلمداد شده است. بين نظرات دانش‌آموزان بر اساس متغير جنسيت و پايه تحصيلی تفاوت معنادار وجود داشت. از نظر معلمان برنامه درسی انشاء در ابعاد محتوا و روش‌های ارزشيابی مناسب واز بعد روش‌های آموزشی نامناسب اجرا شده است. از نظر دانش‌آموزان برنامه درسی انشاء در حيطه‌های محتوا، روش آموزشی و روش‌های ارزشيابی نامناسب اجرا شده است.

With the aim of studying about the Junior high school studentsʹ and teachersʹ points of view in Mehriz town in academic year 2011 on composition course, this research was carried out. The statistical population of the research was consisted of Junior high school students and teachers in Mehriz town. Amongst them, 16 teachers and 282 students were selected thorough relative random sampling. The findings indicated that from the junior high school studentsʹ and teachersʹ viewpoint composition curriculum was very important and no meaningful difference was observed between their attitudes. Concerning different dimensions as purpose, content, educational methods, and method of evaluation, teachers deemed this course appropriate. There was no meaningful difference between teachersʹ viewpoints based on gender and grade. However, from students’ viewpoints, this course was inappropriate in terms of content and method of evaluation. There was also no meaningful difference between students’ viewpoints based on gender and grade. In terms of content and method of evaluation, the teachers found this course to be performed improperly; whereas, students identified improperly performed dimensions as content, educational methods, and method of evaluation.